نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

آن که احساس مرا نشنيد و رفت 

بهترين آواز من را چيد و رفت 

آن که از متن قشنگ شعر من 

طرح لبخند مرا دزديد و رفت 

آن که با تنهايي من سر نکرد 

از سکوت چشم من ترسيد و رفت 

آن که او شيرين ترين افسانه بود 

يک شبي در خواب من تابيد و رفت 

مثل يک دلشوره ي مبهم و گنگ 

حسرتي تازه به من بخشيد و رفت 

با من و در من هميشه زنده است 

گرچه بر احساس من خنديد و رفت.





:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1024
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 29 تير 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: