کارش کارگری است
می نشیند او در سر گذر
افتاب به افتاب منتظر
علاف وسرگردان
یکی امد باشاستی بلندش ؟!
فقط یک نفر
تو نه ان یکی دیگر
میتونی یک کارو انجام بدی؟!بله هر کاری باشه
میخوام سنگ لای چرخ بذاری؟!
چرخ زندگی
نه اقا زندگی چرخ زندگی ما بدون سنگ هم لنگ میزند
حالا چه طور من سنگ لای چرخ زندگی دیگری بندازم؟!
من پله میشوم تا شما
بری بالا برگردن جامعه سوار شوی
ناخود آگاه
اغلب زیر خط نداری
نرسیده به خط پایان
:: موضوعات مرتبط:
اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی ,
علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی ,
محلی-منطقه ای ,
,
:: بازدید از این مطلب : 727
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0