گزارش آخرین به نقل از فارس، امیر قلعه‌نویی پس از پیروزی یک بر صفر تیمش برابر مس کرمان در دیداری دوستانه گفت: برای حفظ شرایط تیم این دیدار را برگزار کردیم. بازی بدی نبود و بدون در نظر گرفتن نتیجه سعی کردیم از نفراتی که کمتر بازی کردند استفاده کنیم و تا حدودی از عملکرد آنها راضی بودیم.

وی در مورد تعطیلی مسابقات لیگ اظهار داشت: این مسئله بیشترین ضربه را به تیم ما می‌زند. در 4 مسابقه 10 امتیاز گرفته بودیم و روند رو به جلویی داشتیم و تازه با یکدیگر هماهنگ می‌شدیم که چند نفر به تیم ملی رفتند، چند نفر هم نیامدند و تیم‌مان سه تکه شد. آن نفرات هم به دلیل مشکلات مالی به تیم برنگشتند.
 

وی درباره رفتن جانواریو به برزیل و اینکه آیا این بازیکن برمی‌گردد گفت: اگر شما می‌دانید من هم می‌دانم. وقتی به استقلال آمدم فتح‌الله‌زاده مبلغی پول را می‌خواست به عنوان اجاره محل تمرین هزینه کند که من گفتم این پول را خرج کمپ استقلال کنید. ما با همه چیز کنار امدیم اما شرایط این است. الان می‌بینید بازیکن خارجی من سر تمرین حاضر نشده است. ردی هم به تمرین ما نیامده است.

قلعه‌نویی افزود: من می‌دانستم استقلال مشکل دارد و به تیم آمدم. استقلال اگر پول داشته باشد سراغ من نمی‌آید. اگر استقلال پول داشته باشد برای دیگران است اما قبلا سکوها معرفت داشتند ولی الان به این شکل نیست. دکتر تیم 13 میلیون پول طلب دارد. آن قسمت کاری که فتح‌الله‌زاده باید می‌کرده انجام داده اما وزارتخانه یک ریال پول نداده است. اگر آنها یک یا دو میلیارد پول تزریق کنند چه اتفاقی می‌افتد؟ برای وزرات ورزش دو میلیارد پول چیزی نیست.

قلعه نویی تصریح کرد: متاسفانه نماینده مجلس اطلاع ندارد و  می‌گوید همه پول را به استقلال و پرسپولیس دادید. باید برود بررسی و بعد صحبت کند. یک ریال پول نگرفتیم. وقتی نماینده این صحبت‌ها را می‌کند و بقیه را هم می‌بینید باید هم دلار سه هزار تومان شود.
 

چه اشتباه بزرگی است

تلخ کردن زندگی به کام خود

برای کسانیکه در دوری ما بهترین لحظات  خودرا سپری میکنند

گويند روزي شخصي دبّه ي روغني در دست داشت و از مقابل مرقد امامزاده اي مي گذشت.همين كه روبه روي درب مقام امامزاده رسيد، دبّه ي روغن از دستش رها گرديد وروي زمين افتاد وتمام روغن به روي خاك ريخته شد. آن شخص رو به مرقد امامزاده كرد و گفت: اي امامزاده ي بزرگوار، اين روغن هم وقف قنديل هاي تو باشد.

گویند...

 كشكول طبسي، سيد علي نقي طبسي حائري، انتشارات فدك، مشهد، 1360، ص 192.

حـالا همـه حـالـَم را می پـُرسند !!!

بـی خـبـر از اینــکـه " مــَن "

بـه ایـن لـرزیـدن هـا

سالهـاسـت کـه عـادت کـَرده ام ...

بـه لـرزشـهای شـَدیدِ شـانه هایـَم

و سرفه های شدید و خر خر سینه ام ...

امـّـا هنـوز " خـــوبَـــم!!! "

روزگارا که چنین سخت به من می گیری
با خبر باش،
که پژمردن من آسان نیست،
گر چه دلگیرم از دیروز،
گر چه فردای غم انگیز مرا می خواند،
لیک باور دارم دلخوشی ها کم نیست،

تازگـی ها از خواب که بیدار می شوم تازه کابوس هایم آغاز میشود!!
همه چیز در خواب خوبست در بیداری زاریست درد است گرانیست.یکی میگفت:کاش همیشه خواب بودیم.این بیداری ظاهری ملال آور است.چندش آور است.تعجب آور است.همش همین

دیگه کم کم هوا داره سرد می شه و من از دعوا کردن با بابام سر روشن کردن کولر راحت می شم

حالا باید خودمو واسه مسابقات کم و زیاد کردن بخاری آماده کنم!

-1 ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯽ ﻭ ﻫﯽ

ﻭﺍﺳﺖ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯿﺪﻥ!

-2 ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮﻥ

ﺑﺎﺷﻪ ﻫﯽ ﺑﺎ ﺁﺭﻧﺞ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮﺕ!

-3 ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﻫﯽ

ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ : ﮐﯿﻪ؟ ﮐﯿﻪ؟