نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , 30 یا سی و30یا صد , ,
:: بازدید از این مطلب : 967
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 659
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 622
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

شنیدید که قدما گفته اند :خدا نصیب گرگ بیابان بلا نکند حالا حکایت زندگی روز مره ما هم همین طور است وبا یک تغییرا ت جزئی در جمله میتوان گفت خدا سرو کار  گرگ بیابان  را هم به اداره ای نیندازد یا خدا کند که کلاه  هیچ بنی بشری در اداره ای نیفتد؟! می پرسید چرا؟احتمالا اگر وارد کارو زار زندگی نشده اید درک این موضوع برایتان بقول علما ثقیل است که میگویند به دریا رفته میداند مصیبت های طوفان(دریا) را اما اگر در سنین کاروزار ؟! باشید  خواهید فهمید که من چه میگویم.بهر حال این داستان از آن روایات کهن است  به حدی که میگویند اگر میخواهید در سیستم اداری مملکت کاری انجام دهید باید یک جفت کفش اهنی تهیه فرمائید واز ضروریات است.حال به بخش دونده گی وحرکات فیزیکی! موضوع در اینجا کاری نداریم؟مشکل مضاعف در این حوزه مباحث مالی پولی وریالی بخش است که از همه بدتر است؟!میخواهم و بقول سیاسیون وارد مصادیق شوم .فرض کنید ان شاالله  میخواهیدیک زمین بخرید ومیخواهید  ساختمانی در آن بنا کنید که جان مبارک خودتان را از گزند حوادث روزگار وباد وطوفان وگرما وسرما حفظ کنید.حالا اگر نسل گذشته شما از طبقه مایه دار بوداند که نور به قبرشان ببارد  وخدایشان بیامرزد  ودر بهشت برین  منزل گزینند ...که   فبهاالمراد مور وثی زمین ارث ومیراث برایتان  گذاشته اند والبته کار این گرو یک مرحله جلو است  وفقط نیاز به مجوزهای بعدی دارند!!!!  البته خدا همه رفتگان رو بیامرزد از فقیر وغنی واز دارا وندار واز شمالی .جنوبی ....اما اما اما دلها بسوزد برای ان طیف عظیمی که قرار است از صفر شروع کنند وزمین هم ندارند!!!! پولی هم در بساطشان نیست وپارتی هم ندارند(همان زر وزور وتزویر)



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , اقتصادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 630
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 1 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 784
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

ماه رمضان ماه خودسازی وبندگی خداست اگر چه همه سال باید اینگونه باشد.اما بهر ترتیب این ماه ویژگی های خودش را دارد.وخصوصا در شهرستانها  رنگ وبوی رمضان پر رنگتر است.ا این ماه یک فرصت است برای خود سازی وعبادت،هر کس به اندازه توانش واعتقادش!اماسوال اینجاست که من نوعی برای دل خودم و اجر ومزد خدایی روزه میگیرم وشب زنده داری میکنم یا برای دیگران ؟قطعا روز ه یک عبادت فردی است که اثرات اجتماعی بدنبال دارد. با یک مثال ساده دنیایی میتوان موضوع را اینگونه بیان کرد:اگر یک کارگر بنایی در منزل خودش کار کند در اخر روز باید مزدش را از چه کسی بگیرد؟واضح است که  این کارگر مزد ندارد چون برای خودش کار کرده است.البته مزدش در واقع همان نتیجه کاری است که در انتهای روز به ان رسیده است !عبادات ما نیز مانند همین موضوع است .من نوعی وقتی در کارگاه،مزرعه،اشپزخانه،شرکت،منزل،مغازه و.... کار میکنم در پایان روز وماه وسال از چه کسی باید انتظار دریافت مزد واجر مادی ونقدی را داشته باشم؟!!البته این مثال فقط بابت روشنتر شدن موضوع طرح شد وبصورت کلی ،امامیتوان این کلیت را به عبادات وفرائض وحتی نیکو کاری ومردم داری وهر فعل پسندیده که در دین مبین اسلام وحتی همه ادیان الهی  وحقوق بشری به ان سفارش شده است تعمیم داد.حال باید پرسید که یک کارمند  یا هر بنی بشر مسلمان دیگر ایا برای دل خودش واجر وپاداش الهی  نماز میخواند ،روزه میگیرد، انفاق میکند ،وشب قدر شب زنده داری میکند یا برای مردم وچشم خلق،اینجاست که قطعا همه میگویند ما برای  اجرای فرمان الهی  توبه واستغفار،ورسیدن به رضای خدا ودریافت!!  پاداش معنوی که همان بهشت است اعمال واجب ومستحب و را انجام میدهیم واز محرمات ومکروهات وحتی مباحات(همه اعمال شیطانی!)  دوری میجوئیم.حال اگر اینگونه است چرا انتظار کسر ساعت کاری وتعطیلی اداره را دارید .این ماجرای کسر ساعت کاری در ماه رمضان وشبهای قدر در دولت نهم ودهم به زعم خودشان برای عبادت بهتر  انجام شد اما خود خدا میداند که چقدر خسارت به کشور ودولت وارد شد.تصمیمات لحظه ای،احساسی وهردم بیلی ! چها که نکرد. وانگهی اگر کسی به خدا وروز جزا اعتقاد داشته باشد چرا باید از وقت مردم که همان بیت المال است ببخشد تا کارمندان به بهشت بروند!!؟؟واکنون در دولت دکتر روحانی که این تصمیم غیر منطقی لغو شده است برای برخی از کارمندان گران آمده است.باید بدانیم که ((بهشت را به بها میدهند نه به بهانه))واینجاست که همان اسلام حکومتی وحکومت اسلامی  در همین ماجرای کسر ساعت خودنمایی میکند.اگر دین برای اصلاح انسان است باید هزینه انهم توسط شخص پرداخت شود .اگر دین حاکمیتی است پس باید ماه رمضان را تعطیل کنند؟! (مانند حوزهای علمیه)واگر حکومت ما دینی است که هر کسی باید به فکر اعمال خودش باشد ودرقبال خودسازی جامعه را اصلاح کند. البته امر به معروف ونهی از منکر هم در جای خودش لازم است ونباید کمرنگ شود. بد نیست نیم نگاهی به نظریات امام خمینی (ره)در ادامه  بحث مرتبط با این موضوع  داشته باشیم.یا حکیم

امام خمینی ضمن توجه به مسئله خودسازی به عنوان عامل اساسی برای تعلیم و تربیت آن را مقدمه و زمینه ساز دستیابی انسان به مقام انسانیت می دانند:

«شما از صفر شروع کردید، و بحمداللَّه تا اینجا رسیدید .... از حال اختناق شروع کردید و به آزادى رسیدید. و من امیدوارم که تا آخر، تا آنجا که مقام انسان است- یعنى لایتناهى- همه برسید. امیدوارم که انسانهاى آگاه و آگاهى دهنده‏اى باشید... شما باید خودتان را بسازید، و بعد ملت را بسازید. خودسازى به اینکه تمام ابعادى که انسان دارد، و انبیا آمدند براى تربیت آن- تمام ابعاد را- ترقى دهید؛ جنبه علمى، همه ابعاد علم؛ جنبه اخلاقى، همه ابعاد اخلاق؛ تهذیب نفس، وارسته کردن نفس از تعلقات دنیا؛ که سرمنشأ همه کمالات وارسته شدن نفس از تعلقات است، و بدبختى هر انسان تعلق به مادیات است. توجه و تعلق نفس به مادیات، انسان را از کاروان انسانها باز مى‏دارد، و بیرون رفتن از تعلقات مادى و توجه به خداى تبارک و تعالى انسان را به مقام انسانیت مى‏رساند. انبیا هم براى همین دو جهت آمده بودند: بیرون کردن مردم از تعلقات و تشبث به مقام ربوبیت.» (صحیفه امام، جلد8، ص 267)

 اسلام و توجه به خودسازی به عنوان «جهاد اکبر»

امام خمینی رسالت حقیقی دین بویژه دین مبین اسلام را تلاش در جهت ساختن انسان می داند و لازمه این امر مبارزه با نفسه اماره و به تعبیری جهاد اکبر است. که این امر بر هر موضوع دیگری اولویت دارد چرا که عدم خوسازی انسان زمینه ساز افساد در جامعه است:

«اساساً اسلام براى سازندگى آمده است. و نظر اسلام به ساختن انسان است. جهاد براى سازندگى. سازندگى انسان خودش را، مقدّم بر همه جهادهاست. این است که رسول اکرم «جهاد اکبر» فرموده‏اند. جهادى بس بزرگ است و مشکل. و همه فضیلتها دنبال آن جهاد است. جهاد اکبر است؛ جهادى است که با نفْس طاغوتى خودش انسان انجام مى‏دهد.» (همان، جلد8، ص300)

«و حالا که بحمداللَّه مملکت از خودتان است، دیگر دست آنها کوتاه شده است، و امیدواریم تا آخر کوتاه باشد، خودتان به فکر باشید که همه چیزتان را اصلاح بکنید. اول خودتان را اصلاح بکنید. اول مهذب بشوید و تعلیمات اسلامى را که براى آدمسازى است، آن تعلیمات را عمل به آن بکنید و بعد هم جوانها را، بچه‏ها را تربیت کنید که ما بعد از یک مدتى متحول بشویم به یک انسانهایى که اسلام مى‏خواهد؛ نه یک انسانهایى که استعمار مى‏خواهد.» (همان، جلد 10، ص 77)

«کشور ما و ملت ما احتیاج به سازندگى دارد. سازندگیهاى روحى مقدم بر همه سازندگیهاست. جهاد سازندگى از خود افراد باید شروع بشود و خودشان را بسازند و با شیطان باطنى جهاد کنند که این جهاد منشأ همه جهادهایى است که بعد واقع مى‏شود. انسان تا خودش را نسازد نمى‏تواند دیگران را بسازد و تا دیگران ساخته نشوند، نمى‏شود که کشور ساخته بشود. جهاد سازندگى از خود آدم باید شروع بشود. جهاد نفس، جهاد اکبر است. براى اینکه همه جهادها اگر بخواهد نتیجه داشته باشد و بخواهد انسان در جهادها پیروز بشود موکول به این است که در جهاد نفس پیروز باشد.

اگر انسانها توجه به خودشان داشته باشند، جهاد نکرده باشند با شیطان خودشان، اینها واحد واحدهایى هستند که علاوه بر اینکه نمى‏توانند اصلاح جامعه را بکنند، فساد هم در جامعه مى‏کنند. همه فسادهایى که در عالم واقع مى‏شود، براى این است که آن جهاد واقع نشده؛ آن جهاد اکبر واقع نشده. تمام این گرفتاریهایى که بشر دارد از دست خود بشر دارد.» (همان، جلد11، ص 379)

عدم تحقق حکومت اسلامى، بدون خودسازى

بر این اساس امام ضرورت خودسازی را به خصوص در تشکیل حکومت بیشتر دانسته و آن را به عنوان گام نخست تشکیل حکومت می دانند:

«الآن وظیفه ما این است که هر کداممان، در هر جا که هستیم و در حدى که هستیم، ما جدیت کنیم که قوانین اسلام را از خودمان شروع کنیم. اگر چنانچه ما خودمان خودمان را اصلاح نکنیم و قوانین اسلام را در خودمان اجرا نکنیم، نمى‏توانیم یک حکومت اسلامى تشکیل بدهیم‏.» (صحیفه امام، ج‏8، ص: 283 و 284)                    

برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب مراجعه فر مائید



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 634
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
نام مسجد جامع عبدالله نوقاب
کشور Flag of Iran.svg ایران
استان استان خراسان رضوی
شهرستان شهرستان گناباد
اطلاعات اثر
کاربری مذهبی
دیرینگی دوره قاجار
دورهٔ ساخت اثر دوره قاجار
اطلاعات ثبتی
شمارهٔ ثبت ۴۵۷۹
تاریخ ثبت ملی ۱۱ دی ۱۳۸۰

مسجد جامع عبدالله نوقاب مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان گناباد، منطقه نوقاب واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۴۵۷۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.[۱]

منبع:

  1. «دانشنامهٔ تاریخ معماری ایران‌شهر». سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران. بازبینی‌شده در ۱۹/۵/۲۰۱۱.

 

 



:: موضوعات مرتبط: محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 855
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: موضوعات مرتبط: محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 640
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

گفته اند:چو دانی وپرسی سوالت خطاست  ومیدانم که امروز اغلب مردم به سیر کردن شکم وتلاش برای معاش خودشان وزن و بچه شان سرگرمند.نمی دانم یادتان هست

حدود 10 سال قبل   اولین دوره ای مذاکرات هسته ای در اواخر ریاست جمهوری سید بزرگوار ال پیغمبر خاتمی  مظلوم برگزار شد .فارغ از تصمیمات وتوافقات ان زمان با توجه به اینکه بهر حال سنگ بنای مذاکرات واستمرار آن نهاده شد  از نظرها پاک نخواهد شد.اگر چه برخی بعدها از اب گل الود ماهی گرفتند وتعلیق را چماقی کردند بر سر دولتمردان مظلوم ان دوره ودم از خیانت زدند وباقی ماجرا ها،این مذاکرات در دوره بعد که دوره برگشت به جمود فکری بود ادامه یافت. شعارهایی که در سفرهای مانوری توسط مردم مسلمان ومتدین ومیهن پرست تکرار شد وهنوز هم در گوش می پیچدکه((انرژِی هسته ای  حق مسلم ماست)) وواقعا هم زورگویان جهان باید بدانند  که  به زور جلو پیشرفت  کشورها را نمی توان گرفت.البته جمله تکمیلی وبه حق آن توسط رئیس جمهور گرانمایه  دکتر روحانی اضافه شدکه((ارامش ورفاه هم حق مسلم ماست)).بهر حال با شروع بکار دولت یازدهم دوباره روح امید وعقلانیت برجامعه حاکم شد ودر این داستان هم تجلی یافت.تیمی کارکشته ودلسوز وارد عرصه شدند وحقیقتا نفسگیر وخستگی ناپذیر  میدان داری میکنند.حال10 روز مانده به پایان شش ماه مذاکرات پر حاشیه اما کلیدی برای زندگی مردم ایران.البته در این میان خیلی ها در داخل کشور  ودر دنیا دوست ندارند که مذاکرات به نتیجه برسد واب خوشی از گلوی قشر متوسط وکم در امد جامعه پائین برود.این افراد در داخل  اصول گرایان ودلواپسانی هستند  که از فرط دلواپسی  ونگرانی موفقیت دولت  اعتدال خواب شب ندارند والبته سرمایه داران ورانت خوارانی که همیشه بدنبال فشردن گلوی طبقه ضعیف هستد.ونام ونان خود را از همین ابها صید مینمایند.در خارج از کشور نیز افراط گرایان وجنگ طلبان  کاخ سفید وغده سرطانی انها اسرائیل غاصب نیز خواب شب ندارند.ونگرانند که اگر ایران به توافق برسد چه چیزی را بهانه کنند برای استمرار جنگ وخشونت در دنیا،واین همصدایی معنا داری است که میتوان آنرا به نوعی جمع نقیضین تعبیر کرد.در هر صورت عدول از اصول انقلاب اسلامی حتی در ذهن هیچ یک از مردم این کشور نمی گنجد.مطلب مهمتر اینکه به قول اقای عراقچی با عدم توافق هم دنیا به آخر نخواهد رسید وزندگی در جریان خواهد بود ،اما قدما می گفتند دعوای بی حاصل رستم هم نکرده است؟!

خدایا چنان کن که خود دانی نه انچه که من می خواهم که من بر مصلحت خویش نادانم!یا علیم



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , اقتصادی , محلی-منطقه ای , 30 یا سی و30یا صد , ,
:: بازدید از این مطلب : 1052
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 728
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

واکنش زیباکلام به ممنوع شدن خاتمی

اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

اخبار,اخبارسیاسی, ممنوع البیانی خاتمی


زیباکلام: بزرگ‌ترین گناه خاتمی حمایت وی از رییس‌جمهور است!

یک استاد دانشگاه تهران با اشاره به تذکر 10 نماینده مجلس به وزیر دادگستری برای ممنوع‌التصویر، ممنوع‌البیان و ممنوع‌الخروج کردن سیدمحمد خاتمی، اظهار کرد: بزرگ‌ترین گناه خاتمی این است که روحانی با حمایت وی رییس‌جمهور شد.

صادق زیباکلام در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به فشارهای اخیر مجلس به دولت، استیضاح وزیر علوم و تذکر به وزیر دادگستری، گفت: تندروهای اصولگرایان تلاش می‌کنند تا در کار دولت اخلال ایجاد کنند.

وی افزود: آنها با جار و جنجال و هوچی‌گری به دنبال این هستند که توجه رییس‌جمهور و وزرا را از پیشبرد امور مملکت دور کنند. اینها نه کاری دارند، نه زندگی و برنامه، تنها هدف آنها این است که دولت روحانی را ناکام کنند.

این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران همچنین گفت: دولت نباید وقت خود را با واکنش به این نمایندگان هدر دهد زیرا تمام این تلاش‌های راست افراطی برای این است که آنها احساس می‌کنند روحانی در خصوص باز کردن گره کور هسته‌ای کشور در حال موفق شدن است. به نظر من هر چقدر موفقیت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای بیشتر شود و هر چه به پایان 21 روز مذاکرات هسته‌ای نزدیک‌تر شویم این هوچی‌گری‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود، بنابراین نه وزیر دادگستری و نه دولت نباید به این مواضع توجه کنند.

زیباکلام همچنین اظهارکرد : دولت می‌تواند نمایندگان جبهه پایداری و کسانی که در خط اول استیضاح وزیر علوم و به دنبال تقابل با خاتمی هستند را به مردم معرفی کنند و بگوید این نمایندگان در اسفند 90 در حوزه‌های انتخابیه خود چه میزان رای داشتند. به طور مثال روح‌الله حسینیان، حمید رسایی یا کوچک‌زاده فقط در حوزه رای خود در تهران که حداقل شش میلیون رای دهنده دارد 300 هزار رای کسب کردند. اگر حداکثر 10 درصد مردم به آنها رای می‌دادند آنها باید 600 هزار رای می‌آوردند.

بنا به ادعای زیباکلام، میزان رای آنها به این معناست که 95 درصد مردم حوزه انتخابیه به آنها رای ندادند. چگونه رسایی، زاکانی و کوچک‌زاده می‌توانند بگویند که آنها نماینده مردم تهران هستند. این آمار نشان می‌دهد که پایگاه مردمی این افراد چگونه است.

این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران همچنین ابراز عقیده کرد: در انتخابات 24 خرداد 92 حدود 50 میلیون نفر واجد شرایط رای دادن بودند که سعید جلیلی فقط چهار میلیون رای آورد این به این معناست که آنها در کل کشور نمایندگی فقط 9 درصد مردم را دارا هستند.

زیباکلام در ادامه با اشاره به این‌که این آمار را باید دولت اعلام کند، خاطرنشان کرد: بیان این آمار به مردم نشان می‌دهد کسانی که خواهان بسته شدن صدای خاتمی یا دنبال استیضاح وزیر علوم هستند نمایندگی چند درصد مردم را دارا هستند.

وی همچنین اظهار کرد: اگر این حملات ادامه داشته باشد باید گفته شود که استیضاح وزیر علوم به چه معناست؟ فرجی‌دانا در حال افشا کردن اقدامات خلاف، غیرقانونی و ظالمانه وزارت علوم اصولگرایان در بین سال‌های 84 تا 92 است. وی به مردم می‌گوید که در این مدت سه هزار نفر به صورت غیرقانونی بورسیه شدند و هزاران نفر از جوانان این کشور به صورت غیرقانونی ستاره‌دار شده و تعداد زیادی از اساتید منتقد دولت احمدی‌نژاد بعد از انتخابات سال 88 ممنوع‌التدریس، بازنشسته یا اخراج شدند.

زیباکلام در ادامه با اشاره به این‌که در کجای قانون اساسی آمده که فقط طرفداران دولت حق تحصیل در دانشگاه‌ را دارند، خاطرنشان کرد: بزرگ‌ترین گناه فرجی‌دانا این است که در حال برملا کردن اقدامات غیرقانونی وزارت علوم اصولگرایان و جبران این اقدامات است.

این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در پایان با بیان این که بزرگ‌ترین گناه خاتمی حمایت از روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال گذشته بود، گفت: تندروهای اصولگرایان به درستی تشخیص دادند که اگر حمایت خاتمی، هاشمی رفسنجانی و اصلاح‌طلبان نبود روحانی در انتخابات پیروز نمی‌شد پس آنها بغض و کینه این افراد را دارند.
  اخبار سیاسی - ایسنا



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 735
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 


نمایندگان دلواپس: از «MPT» تا «باغی»! (+تصویر)اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

البته غلط املایی در هر متنی می تواند رخ دهد ولی وقتی یک طرح،‌تذکر یا سوال رسمی به عنوان سند در مجلس شورای اسلامی ثبت می شود نمی توان آن را توجیه کرد، مخصوصا‌ً این که علاوه بر نویسنده ، 8 نماینده مجلس هم آن را بررسی کرده، مطالعه،‌تایید و امضا کرده اند.

  متن تذکر چند نماینده مجلس به وزیر دادگستری که به "خاتمی ممنوع"‌مشهور شد،‌ توسط جواد کریمی قدوسی،‌ نماینده مشهد و کلات نوشته شد و 8 نماینده دیگر هم بعد از مطالعه متن و موافقت با مندرجاتش امضا و تقدیم هیات رئیسه کردند.

در این تذکر، کلمه "باقی"‌ به غلط "باغی"‌نوشته شده و علاوه بر نویسنده تذکر ، هیچ کدام از نمایندگان امضا کننده هم متوجه این غلط املایی فاحش نشده اند! البته غلط املایی در هر متنی می تواند رخ دهد ولی وقتی یک طرح،‌تذکر یا سوال رسمی به عنوان سند در مجلس شورای اسلامی ثبت می شود نمی توان آن را توجیه کرد مخصوصا‌ً این که علاوه بر نویسنده ، 8 نماینده مجلس هم آن را بررسی،مطالعه،‌تایید و امضا کرده اند.


این، گذشته از غیر مرتبط بودن تذکر با وظایف وزیر دادگستری است که انتظار می رفت لااقل نمایندگان شرح وظایف وزرا را بدانند!

گفتنی است چندی پیش هم همین نماینده (کریمی قدوسی) طرحی را درباره الزام دولت به حفظ حقوق هسته ای ملت ایران تنظیم کرده بود که در ‌آن نیز NPT را MPT ( ام.پی.تی) نوشته بود تا مشخص شود یکی از تندروترین مخالفان سیاست هسته ای دولت، هنوز معروف ترین کلمه در این حوزه را نمی داند. آن طرح را هم تعدادی از نمایندگان با همان غلط فاحش امضا کرده بودند.


نویسنده "باغی"‌ و "‌ام.پی.تی" در همایش دلواپسان نیز صدر نشین مجلس بود.

 

اخبار,اخباررسیاسی,همایش دلواپسان

 

اخبار,اخباررسیاسی,همایش دلواپسان



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 657
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

اخبار ,اخبار سیاسی ,میرمحمود موسوی

 

اخبار سیاسی - میرمحمود موسوی:

 آزادی، امنیت می‌آورد

حرف‌هایش را بر اساس نقشه‌ای در ذهن پیش می‌برد؛ از یک‌سو منطقه و در دیگرسو تحولات جهان را به‌دقت دنبال می‌کند، در اتاقی رو به باغ محوطه مرکز مطالعات وزارت‌خارجه، تلویزیونش روی کانال‌های خبری مانده‌ است.

اخبار اما، روزهای خوبی را برای منطقه نوید نمی‌دهد، در یک‌سو «داعش» سر برداشته و در دیگرسو، گفته می‌شود که در انتخابات افغانستان، تقلب شده ‌است.  میرمحمود موسوی، برادر «میرحسین»، نخست‌وزیر سال‌های جنگ است، شاید همین نکته موجب شده که او علاوه بر سیاست خارجی، حوزه داخلی را هم خوب بشناسد و پیگیر اخبارش باشد.

 

در پاکستان و هند، سفیر و مدتی هم مدیر‌کل آسیای‌غربی وزارت خارجه بوده‌ است. مصاحبه با او ریزه‌کاری‌های زیادی دارد که به دقت و حساسیتش برای حرف‌زدن در مورد موضوعات بازمی‌گردد. به‌دلیل ملاحظاتش در مورد موضوع مذاکرات هسته‌ای صحبت نمی‌کند و در مصاحبه با او روی مسایل منطقه‌ای متمرکز می‌شویم. نگران وضعیت سوریه و ‌بحرین است و از تاثیر آنچه به‌دنبال روند غیردموکراتیک در کشورهای منطقه رخ داده و عمق‌یافته، متاثر است.

‌ بسیاری به اینکه ایران روی برقراری رابطه با عربستان سرمایه‌گذاری بیشتری نمی‌کند، انتقاد می‌کنند. البته گویا در سفر منطقه‌ای که آقای ظریف داشت، سفر به عربستان هم در برنامه‌ها بود اما به دلایلی انجام نشد.

 

تحلیل شما درباره وضعیت منطقه چیست؟ آیا سطح اهمیت عربستان در شرایط فعلی آنقدر هست که برای آن سرمایه‌گذاری بیشتری کنیم؟
چند موضوع را می‌شود در این ارتباط مطرح کرد. یکی اینکه برای هر حرکت سیاسی و اقتصادی در منطقه با رویکرد توسعه، اصلی‌ترین نیاز، ثبات و امنیت در منطقه است. در این منطقه هیچ اتفاق اقتصادی مثبتی رخ نمی‌دهد مگر اینکه امنیت و ثبات در اینجا وجود داشته باشد. این اصل خیلی ساده فراوان گفته می‌شود که سرمایه فرار است و وقتی امنیت نباشد، خارج می‌شود.

 

متاسفانه در این منطقه سال‌هاست که مشکل داریم. مشکلات ما برخاسته از عوامل مختلفی است که می‌توان در یک دسته‌بندی آن را به دو بخش تقسیم کرد. بخشی از آن متعلق به خود منطقه و بخشی دیگر مسایلی است که از خارج به منطقه تحمیل می‌شود که می‌شود به آن پرداخت. به‌هر ترتیب قطعا یکی از قدرت‌های منطقه، عربستان است، یکی دیگر از قدرت‌ها ترکیه است و دیگری ایران و سایرین هرکدام سهم خودشان را دارند. امنیت یک امر منطقه‌ای است.

 

یک کشور نمی‌تواند تصمیم بگیرد، امنیت ایجاد کند بر همین مبنا کار با عربستان و کار میان عربستان و ایران یک ضرورت است و برای طرفین و منطقه نیز ضروری است، همانطور که کار با عراق، پاکستان، افغانستان و ترکیه هم یک ضرورت است تا به بررسی اختلافات و مشکلات منطقه بپردازیم و با همکاری همدیگر مشکلات را در منطقه کاهش دهیم و به سمت این برویم که منطقه امنی بسازیم.


‌ به‌نظر شما، ضرورت همکاری با عربستان با رابطه با ترکیه، عراق و بقیه کشورها همتاست یا اولویت بیشتری برایش قایلید؟
من نمی‌خواهم به مساله به شکل ترتیب اهمیت، نگاه کنم، چون همه اینها را لازم می‌بینم. اگر ما با ترکیه و عراق مشکلاتی را حل کنیم یا حل نکنیم، مساله امنیت منطقه حل نخواهد شد یا اگر با ترکیه و عربستان مسایل را حل کنیم ولی در عراق مشکل داشته باشیم، مثل الان که پدیده «داعش» در آنجا خود را نشان می‌دهد، قطعا تهدیدی برای کل منطقه خواهد بود. ادبیات سیاسی مسوولان کشور ما و سایرین و قدرت‌های خارجی -که در مصاحبه‌هایشان خود را نشان می‌دهد- نشان‌دهنده این قضیه است که یک خطر در افغانستان، نیویورک را هم به خطر می‌اندازد.

 

بنابر‌این اینها به هم پیوسته است. من ترجیح می‌دهم در بحث منطقه‌ای به شکل جامع به همه مشکلات منطقه توجه کنیم و این اصل را در نظر داشته باشیم که امنیت، یک امر منطقه‌ای و جامع است و باید بین همه کسانی‌که عضو خانواده این منطقه هستند، همکاری، همراهی، هماهنگی، همسویی و همگرایی صورت بگیرد، در غیر این صورت، هدف به دست نمی‌آید و همه از آن صدمه می‌بینند.

 

آنچه که در سوریه اتفاق افتاد، برای ما، ترک‌ها و سایرین در منطقه، هزینه بسیار بالایی داشت. قضیه عراق هم برای همه هزینه دارد و این موضوع فقط متوجه خود عراق نیست بلکه ابعاد مختلفی دارد. در مساله عراق ضرورت دارد که با ترکیه، عراق و عربستان همکاری کنیم و نباید هیچ کشوری از قلم بیفتد.


‌شما به وضعیت منطقه پرداختید، در سال‌های گذشته موج افراطی‌گری و رادیکالیسم را در منطقه می‌بینیم. این جای سوال است که علت زیربنایی این نگاه افراطی و این‌همه خشونت چیست؟
می‌توانیم در چند حوزه درباره این عوامل بحث کنیم. یک بخش آن به زیربنای مسایل اجتماعی منطقه برمی‌گردد که در اینجا با آن مواجه هستیم؛ نوعی چند‌گانگی بین این جوامع وجود دارد که سابقه تاریخی و در برخی سابقه اعتقادی دارد. مثل تفاوت تفرقی که بین شیعه و سنی و تفکرات دیگر در منطقه است و یک بخش آن به توسعه نا‌متوازن از نظر اقتصادی برمی‌گردد. در اینجا جامعه‌ای داریم، مثل سعودی که میلیارد‌هادلار ذخیره دارد، در حالی که در سمت دیگر، پاکستان را داریم که به‌شدت از نظر اقتصادی فقیر است و مشکلات اقتصادی دارد. درون هرکدام از این جوامع هم اختلاف وجود دارد، مثلا در عربستان اختلافی بین طبقات مختلف وجود دارد که حتی گفته می‌شود بین فرقه‌های مختلف، تاثیر می‌گذارد. این تفاوت‌ها، بسیار سنگین است و از بخش اقتصادی گسل‌هایی در حوزه‌های اجتماعی ایجاد می‌کند که آثار و عوارض دارد و نارضایتی ایجاد می‌کند.


‌عوامل سیاسی چطور؟ در دامن‌زدن به افراطی‌گری نقش دارد؟
 در حوزه سیاسی هم می‌توانیم چند عامل را مطرح کنیم؛ عامل اصلی این است که حکومت‌ها نمایندگان واقعی مردم نیستند، بنابر‌این حکومت‌ها نماینده خواسته‌های مشروع ملت‌ها نیستند بلکه حکومت‌ها سرپرستی و قیمومیت دارند از طرف مردم تصمیم می‌گیرند ولی در جهت منافع خودشان. نکته دیگر اینکه از عقلانیت جمعی استفاده نمی‌شود، بنابراین درجه خطایشان بسیار بالا می‌رود.

 

سوم اینکه منافع ملی خود را راحت‌ با قدرت‌های خارجی معامله می‌کنند، در‌حالی‌که ملت ناظر نیست، وقتی می‌گوییم عقلانیت جمعی؛ یعنی اینکه روزنامه آزاد داریم، رسانه‌های جمعی آزاد داریم، مجلس آزاد داریم و اینها همه حرکت‌هایی که در جامعه اتفاق می‌افتد را رصد می‌کنند. در این صورت در هیچ جامعه‌ای یک‌باره 500میلیارددلار یا 200میلیارددلار گم نمی‌شود، به دلیل اینکه مجلس درستی وجود دارد، روزنامه‌های درستی دارند، احزاب هستند و بررسی می‌کنند و برنامه‌هایشان مورد توجه عقلای قوم قرار می‌گیرد که تصمیم‌گیری‌های درستی در جهت منافع ملی انجام دهند نه یک قشر خاص، نه یک گروه خاص و نه یک شخص خاص.

 

   بنابراین اینگونه جوامع از نظر ساختار‌های سیاسی دچار مشکلاتی هستند که با رفتارها و تصمیماتشان موجب وقوع مسایل و بحران‌هایی در این کشور‌ها می‌شوند که میل به افراط را ایجاد می‌کند. تجربه نشان داده، وقتی گروهی نتواند به‌راحتی نظر خود را بیان کند، به زیر‌زمین منتقل می‌شود، وقتی نتواند از راه زبان مطلب خودش را بگوید و حق خود را بگیرد، متوسل به اسلحه می‌شود. وقتی سراغ اسلحه رفت به ظاهر یک اکویی ایجاد می‌شود و روی موج تندروی سوار می‌شود و دشمنی‌ها، خونریزی‌ها مجددا تشدید می‌شود. متاسفانه اکنون در منطقه چنین وضعیتی داریم، البته این به این معنا نیست که اگر در منطقه‌ای عقلانیت جمعی داشتیم، اختلاف نداشتیم؛ اختلاف هست، منتها این اختلاف‌ها عموما از طریق گفت‌وگو حل می‌شود - مگر اینکه استثنا باشد- در دو،سه‌سال اخیر آنچه به‌عنوان بهار عربی و به‌دنبال آن، بعضی قضایای دیگر دیدیم، معلوم است که گفت‌وگویی در کار نیست، توطئه‌ها، بمباران‌ها ‌و کشتارهاست که از درونش رفتارهای سالم برنمی‌آید.

 

آنچه که شما به‌عنوان «داعش» می‌بینید خروجی رفتارهایی است که توسط حاکمیت‌ها اتفاق افتاده، «داعش» یکباره به وجود نیامده بلکه توسط قدرت‌هایی به وجود آمده که اعمال زور کرده و پول تزریق کرده‌اند. خواسته‌ها و حقوق مردم را نداده‌اند و در نتیجه بذری را در منطقه ریختند که الان محصولش درآمده و حالا صدمه و خسارتش را همه می‌بینند.


‌یعنی نقش حاکمیت‌های موجود سیاسی منطقه را در افراطی‌گری زیاد می‌دانید؟
من مجموعه مشکلات منطقه را متوجه سیستم‌ها و ساختارهای اساسی موجود منطقه می‌دانم. من اعتقاد دارم که اگر این سیستم‌ها و ساختارهای سیاسی اصلاح شوند و به مردم و حقوق مردم توجه کنند، جا برای افراطی‌گری و تفکرات افراطی بسیاربسیار تنگ خواهد شد و کم‌کم از بین خواهد رفت. در جوامع دیگر که روزنامه آزاد و تلویزیون آزاد وجود دارد به‌ندرت اشخاص به سمت تندروی می‌روند مواردی هم اگر باشد، ناشی از یک مرض است نه از یک خواسته یا حاصل حق‌طلبی.


‌آنچه در گروه‌های افراطی به‌ویژه «داعش» می‌بینیم چطور؟ حاصل خواسته است یا حق‌طلبی؟
الان این دو مخلوط شده‌اند، در بین جریانات مختلف اسلحه‌به‌دست در منطقه گروه‌های حق‌طلب را می‌بینیم که راه را اشتباه رفته‌اند و تحت‌تاثیر فشارهایی که سیستم‌های سیاسی بر آنها وارد کرده‌اند، ناچار اسلحه به دست گرفته‌اند، بعد هم وارد یک سرازیری شده‌اند که در آن خشونت و کشتاری هست که هیچ‌کس تاییدش نمی‌کند.


‌ اگر بخواهید بهار عرب را ارزیابی کنید، معتقدید موفق بوده یا نه؟ آیا انتظار بیشتری از این جنبش‌ نمی‌رفت؟
از ابتدای بهار عرب، یعنی تحولات تونس تا انتهای آن‌که به سوریه می‌رسد، ظاهرا در حال حاضر فقط در مورد تونس می‌توانیم به شکل محتاطانه‌ای بگوییم که به‌تدریج به سمت جلو می‌رود و تاکنون بهترین وضعیت را در آنجا داریم. در اینجا باید به وضعیت منطقه و بازیگرانی که در منطقه حضور دارند، توجه کنیم. حرکت‌های اولیه در سوریه به‌هیچ‌وجه تندروانه نبود و اسلحه‌ای هم در کار نبود.

 

در چندین ماه اول، شعارهایی که داده می‌شد، حق‌طلبانه، آزادیخواهانه و عدالت‌طلبانه بود، اما وقتی خارجی‌ها و تندروها پا به میدان گذاشتند، شرایط دیگری پیش آمد. در قضیه بحرین هم چنین شرایطی را می‌بینیم، مردمی که اکثریت هستند، خواستار حقوقشان هستند؛ مشارکت در حاکمیت و سهم‌داشتن در تعیین سرنوشتشان. ما نمی‌توانیم کامیون‌های پر از سرباز سعودی در جاده‌ها و خیابان‌های بحرین را فراموش کنیم. این نشان‌دهنده این است که در اینجا، صحبت از یک دولت و یک ملت نیست، صحبت از دعوای قدرت‌هاست. در بهار عربی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بازی‌های پیچیده‌ای به راه انداختند.


‌شرایط در مورد سوریه چطور است؟
مساله سوریه یک درجه پیچیده‌تر از این مساله است. با توجه به رابطه‌ای که سوریه با ایران دارد، از یک جهت در «محور مقاومت» تعریف می‌شود و دیگر اینکه در رقابت بین نوع جدیدی از دوقطبی بین روسیه و آمریکا تعریف شده، در هر صورت این‌هم یک موضوع است که با حوزه اول تفاوت دارد. نکته سوم اینکه دولت بشار اسد، «علویون» را نمایندگی می‌کند که در مقابل آن یک تاریخ 30، 40 ساله پرماجرا داشته. این ماجرا با کشورها و قدرت‌های عربی و پول‌های عربی پیوند خورده‌ است.

 

این لایه‌های مختلف را در جامعه سوریه داریم که از یک‌طرف خواست‌های بحق گروهی از مردم است که می‌خواهند رای و دولت خودشان را داشته باشند و نظام خود را داشته باشند، از سوی دیگر تندروهایی، فاضلاب‌هایی بر سر مردم می‌ریزند. اکنون در سوریه کمتر این گروه‌ها مشاهده می‌شوند؛ به‌قدری این جریان‌ها و دست‌های خارجی و پول‌های خارجی و جریان‌های افراطی در آنجا تشنج آفریده و کشتار کردند که اصلا اصل موضوع که مطالبات مردم است، به کنار رفت و به‌حاشیه رانده شد. البته من اعتقاد ندارم که این موضوع برای همیشه خواهد ‌بود، آینده سوریه، آینده خوبی نیست.

 

به‌هرحال سوریه مثل هر کشور و هر دولت دیگری بالاخره باید بپذیرد حکومتی باشد که خواست مردم را نمایندگی کند. در غیر این صورت یک زندگی گلخانه‌ای و زیر چتر خواهد داشت که دایم باید به آن پول و حمایت تزریق شود.


‌به‌ویژه با تخریب‌‌های زیربنایی‌ای که در این دوسال در سوریه رخ داده.
این موضوع هم مزاحم این قضیه است. بنیان‌های اقتصادی، فرهنگی و مهاجرت‌های چندین میلیونی که رخ داده همه تاثیرگذار است. تاکنون درصد بالایی از جمعیت جابه‌جا شده چه در داخل سوریه، چه از سوریه به خارج. ما در گذشته تجربه افغانستان، تجربه سومالی و جاهای دیگر را داریم. این مسایل به‌سادگی حل نمی‌شود منتها نکته‌ من روی نیروهای سیاسی داخل سوریه متمرکز است، نگه‌داشتن اقلیتی با تزریق مثل این است که کسی ‌که دچار سکته مغزی شده را می‌خواهید زیر دستگاه و ماسک نگه دارید. تبعیض به‌طور قطع، دیر یا زود، حتما عکس‌العمل دارد. مقاومت در مقابل درخواست‌های منطقی مردم سوریه بسترساز اصلی تحولات بعدی یعنی قوت‌گرفتن «داعش» شد.


‌ آنچه الان به‌عنوان «داعش» می‌بینیم در عراق متمرکز شده، به نظر شما وضعیت دولت نوری مالکی چگونه خواهد بود، آیا این دولت می‌تواند مساله را حل کند؟
 وضعیتی که در عراق پیش آمده خیلی‌ها را درگیر قضیه کرده‌ است، یکی قدرت‌های منطقه‌ای است که با هم سابقه رقابتی دارند، این سابقه عمدتا ریشه‌های تاریخی دارد و شکل اختلافات شیعه و سنی دارد. شکل دوم قضیه سهم و نقشی است که قدرت‌های فرامنطقه‌ای دارند؛ اروپا، آمریکا و روسیه منافعی برای خودشان تعریف می‌کنند که نحوه برخوردشان با «داعش» و وضعیتی که به وجود آمده، را تعیین می‌کند، این هم لایه دوم قضیه است. سومین نکته‌ای که هست، مساله زخم قدیمی فلسطین و اسراییل است که نباید دست‌کم گرفت. اینکه اسراییلی‌ها چه نقشی در آنجا داشته باشند و توسط لابی‌های خود در سطح جهان غرب عمل می‌کنند. چهارمین نکته‌ هم این است که اصولا ما وقتی از عراق حرف می‌زنیم یک وضعیت یکپارچه به تمام معنا نیست، عراق در داخل خود همیشه آبستن مشکلاتی بوده، از جنگ جهانی اول، مرزهای جدیدی در اینجا تعریف می‌شد.

 

پس از فروپاشی عثمانی ما با ترکیبی مواجه هستیم که بخشی از آن کردها هستند، بخشی دیگر اهل تشیع و بخشی دیگر آن اهل تسنن هستند. به شکل غیردموکراتیک یک اقلیت در آنجا حاکمیت داشته است. اقلیت سنی که با منطقه شمال کردستان درگیر بوده و ده‌ها سال در آنجا مبارزات جریان داشته است.

 

همین‌طور مظلومیت شیعه‌ای که حتی گاهی به سمت ایران هل داده می‌شدند. اینها به اینجا می‌رسد که یکی از امنیتی‌ترین رژیم‌های دنیا یعنی رژیم صدام در آنجا حکومت و هرگونه حرکتی را سرکوب می‌کرد. این زخم‌ها بر بدن عراق وجود دارد و در وضعیتی خارج‌شده از تعادل، هر گروه و جریانی می‌تواند فرصت را غنیمت بشمارد و در جهت اهداف و برنامه‌ها و منافع خودش حرکت کند بنابراین وضعیت عراق وضعیت مبهمی است.


‌برآیند نهایی این درگیری‌ها چه خواهد شد؟
با حضور قدرت‌های منطقه و با وجود قدرت‌های فرامنطقه‌ای و اختلاف‌هایی که در آنجا وجود دارد، نمی‌شود به‌راحتی تصویر نهایی را دید، اما باید نگران بود. در حال حاضر من فقط به یک بخش آن اشاره می‌کنم؛ مثلا کردستان مساله‌ای است که چندین دهه در آنجا سابقه دارد. قبل از انقلاب، بین تهران و بغداد یک نوع رقابت وجود داشت در این زمینه که چگونه این گروه کرد را علیه آن گروه کرد، یا این گروه کرد را علیه آن دولت، تجهیز یا تشویق و ترغیب کنند. در حال حاضر آن دوران گذشته است اما آثار آن باقی است. حرکت‌هایی که در داخل، کردها نسبت به قضیه «داعش» داشته‌اند نیز مختلف است. اتحاد میهنی کردستان و آقای جلال طالبانی در مقابل «داعش» در حال مقابله هستند یا می‌جنگند، اما حزب دموکرات کردستان و آقای بارزانی غیر از این رفتار می‌کنند.

 

پ‌ک‌ک یا کردهای سوریه هم نسبت به این قضیه مواضع خودشان را دارند. هنوز یک همسانی و همسویی در میان کردها دیده نمی‌شود که محصول این است که یک تحولی دفعتا رخ داده‌ است. ولی از مجموعه مصاحبه‌هایی که از رهبران کردها و از سوریه و پ‌ک‌ک و کردستان عراق دنبال می‌کردم، صحبت از استقلال‌خواهی می‌شود. اصولا به نظر من کشورهای منطقه‌ در جریان سوریه و در جریان عراق دچار اشتباهاتی شده‌اند که موجب شده موضوع مرزهای جدید طرح شود. این ناشی از اشتباهات قدرت‌های منطقه است.

 

بحث تغییر مرزها تا هند هم پیش می‌رود. مطلبی را در روزنامه‌های هندی مطالعه می‌کردم که ظاهرا حتی در بعضی از نقشه‌هایی که «داعش» چاپ کرده صحبت از خراسان بزرگ است که حتی گوشه‌ای از هند و ایالت گجرات و شمال‌غربی هند را هم می‌گیرد.  اگر هرچه سریع‌تر و هرچه زودتر، قدرت‌های منطقه‌ای به‌همراه قدرت‌های فرامنطقه‌ای راه جدیدی برای گفت‌وگو میان خودشان باز نکنند به نظر من وضعیت منطقه واقعا نگران‌کننده می‌شود.

 

مسایلی که در اینجا نهفته است برخی ریشه‌های تاریخی سنگینی دارد. از شعارهایی که در بعضی روزنامه‌ها که متاسفانه این‌روزها کم نیستند، منتشر می‌شود و صداوسیما که متاسفانه به یک جهت می‌رود، اگر فاصله بگیریم و واقع‌بینانه اخبار را دنبال کنیم مساله اینچنین نیست مساله تلخ‌تر از این حرف‌هاست. عینک‌های رنگی به چشم صداوسیماست. اخبار آن به‌ندرت یک خبر درستی را می‌دهد. حتی در یک عبارت کوتاه هم که می‌گوید، تحلیل بر خبر سوار شده است؛ تحلیلی که یکجانبه است و فقط صداوسیما و رییس آن این تحلیل را دارد و منطبق بر واقعیت نیست.

 

وقتی از عراق گزارش می‌کند باید شش روز پیش «داعش» کاملا محو شده‌ باشد در حالی که اینگونه نیست و وقتی که به رسانه‌های دیگر مراجعه می‌کنید می‌بینید که خطر «داعش» در حال بزرگ‌تر و بزرگ‌ترشدن است نه آنچنان که صداوسیما گزارش می‌کند، کوچک‌ و کوچک‌تر می‌شود! با شعاردادن‌ها که دولت عراق فلان منطقه را گرفت و فلان کار را انجام داد، مساله حل نخواهد شد. کاش اینطور بود اما واقعیت‌ها در صحنه جور دیگری است. «داعش» در حال حرکت است و نیروهای خود را از جاهای مختلف دنیا بسیج می‌کند و جریانی است که می‌تواند همه را تهدید کند و خودشان هم جماعتی هستند که بالاخره می‌توانند از خارج منطقه هم کمک دریافت کنند. اگر دولت‌ها منافع خود را به درستی تعریف کنند و بر سر این منافع، باهم گفت‌وگو کنند و به توافق برسند، ممکن است بتوان «داعش» را کنترل کرد.


‌ اگر سوریه و بحرانی که در آن پیش آمده، زودتر و به شکل صحیح‌تری مدیریت می‌شد، آیا آن وقت هم ما شاهد جریانی مثل «داعش» می‌شدیم؟ به نحوه برخورد قدرت‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای در موضوع سوریه هم نقدهای زیادی وارد است.

به نکته خوبی اشاره کردید. اگر به ابتدای قضایای سوریه و ابتدای قضایای بحرین برگردیم و اخبار آن زمان را مرور کنیم، می‌بینیم که نوع برخوردهایی که توسط قدرت‌های منطقه در منطقه اتفاق می‌افتد متاسفانه واقع‌بینانه نیست و در جهت رقابت و دشمنی است. در حالی‌که می‌طلبید قدرت‌های منطقه‌ای در آن زمان در جهت منافع خود و منافع منطقه از به‌کارگرفتن پول و اسلحه خودداری کنند و به جای آن به گفت‌وگو و دیالوگ بپردازند.

 

این کار صورت نگرفت، کدام گفت‌وگو میان ایران و عربستان در آن زمان صورت گرفت؟ هیچ گفت‌وگویی صورت نگرفت. این وقایع در زمان دولت قبلی، شروع شد و اصولا ادبیاتی که به کار گرفته می‌شد، ادبیات تحریک‌کننده‌ای بود. آنچه در سفر آقای «مرسی» به تهران و در سخنرانی افتتاحیه اجلاس «جنبش عدم تعهد» دیدیم، عکس‌العملی در مقابل حرکت‌هایی بود که ایران را متهم به حمایت از آنها می‌کردند. ما مشابه چنین رفتارهایی را در مورد سایرین نیز از دولت سابق دیدیم که متاسفانه در مواردی، نه‌تنها به داشتن حکومت‌های مردمی در این کشورها کمک نمی‌کرد، بلکه حکومت‌های بی‌بهره از حمایت مردمی را حمایت می‌کرد. این جدا از قضیه داعش است. داعش نماینده ملت سوریه نیست.

 

همان‌طور که مساله بحرین نیز حل نشده ‌است. آیا وضعیت بحرین با آوردن نیروی نظامی عربستان به آنجا حل شده؟ به هیچ‌وجه. این مسایل فعلا آتش زیر خاکستر است و به نظر می‌رسد مسایل منطقه، توسط نظامیان مدیریت می‌شود. بنابراین راه‌حل‌های پیشنهادی نیز عموما نظامی است. سیاست نادرست اعمال‌شده در سوریه از عوامل اصلی بحرانی‌شدن وضعیت عراق است. حتما باید به نظر مردم و تنوع آرای آنان توجه کرد.

 

کار باید به دست سیاسیون خبره داده شود. تا با رعایت حقوق مردم و با لحاظ‌کردن تنوع اقوام و مذاهب از طریق گفت‌وگو، از فاجعه بیشتر جلوگیری کنند. هرچند که خیلی دیر شده و به‌نظر من امکان جمع‌کردن این وضع بسیار اندک است. به‌هر حال باید به شکل منطقی تلاش کرد. گفت‌وگو و همکاری منطقه‌ای، شرط اول راه است.


‌ شما می‌گویید که گویا نظامی‌ها مدیریت منطقه را در دست دارند. همچنین از نقش عربستان در ارسال سلاح به کشورهای درگیر بحران منطقه سخن گفتید، سوال من این است آیا کشوری مثل عربستان احساس می‌کند که برجی دور آن است و هیچ خطری آن را تهدید نمی‌کند.


این تحلیل یک‌طرفه است من با این تحلیل موافق نیستم. سوال شما تحلیلی که در جامعه وجود دارد را گزارش می‌کند. ما در مورد سایر کشورهایی که در منطقه هستند باید واقع‌نگر باشیم. اخبار را باید از شعارها دور نگه داریم. اینکه با ابزار تبلیغ به سراغ واقعیت‌ها برویم گول‌زدن است و در مورد عده محدود و معدودی جواب می‌دهد و حقیقت مطلب پنهان می‌شود. وقتی ‌که منطقه در آتش است، هیچ‌کس در امنیت نیست. متاسفانه کسانی‌که صاحب قدرت هستند، تصور می‌کنند که می‌شود با این فرمان در همه شرایط رانندگی کرد. نه! عربستان هم مثل ایران و مثل دیگران است. اگر با تحولاتی که در منطقه اتفاق افتاده و تحولات مثبتی که در حوزه‌های مختلف از جمله احترام به حقوق انسان‌ها در تمام دنیا اتفاق افتاده، خود را همراه نکند، تصور می‌کنم که از درون دچار مشکلات جدی خواهد شد. همان طور تحولات بیرون هم تاثیر خود را بر تحولات داخلی عربستان، تحولات داخلی بحرین و تحولات داخلی سوریه خواهد داشت. ما در دنیایی نیستیم که کسی در داخل مرزهای خود -مثل زمانی که به مرزهای شوروی می‌گفتند، مرزهای آهنین- بنشیند و تصور کند که تحت‌تاثیر وقایع بیرونی قرار نخواهد گرفت، خیر به این شکل نیست و عربستان هم مستثنا از این قضیه نیست.


‌دورنمای شما از تحولات احتمالی در کشوری مانند عربستان چیست؟
در مورد اینکه چه اتفاقاتی ممکن است در آنجا بیفتد، تحلیل‌های مختلفی ارایه می‌شود، یک بخش آن به پدیده افراطی‌گری در منطقه مرتبط است و بخش دیگر اینکه آیا ساختار سنتی حکومت عربستان می‌تواند به همان روش در دهه و سده آینده به حیات خود ادامه بدهد.  وقتی مجموعه خانواده پادشاهی به نسل آینده واگذار شود، آیا نسل جدیدی که با جهان غرب بیشتر آشناست همان آرایش سیاسی سنتی را ادامه خواهد داد؟ اینکه سهم نفتی که غرب و آمریکا از اینجا می‌برد، کمتر شده؟ اینکه غرب نگاهش را به سمت شرق و آسیا معطوف کرده و... همه عواملی است که در مجموعه تحولات منطقه سهم و نقش دارد که خود یک بحث گسترده‌ را می‌طلبد.

 

اگر زودتر در این زمینه دست به کار نشویم در آینده شرایط از این هم بدتر خواهد شد. ما در حال حاضر در این مقطع فعلی باید حساب کنیم که دیگران در حال طراحی هستند که از فرصت به‌وجودآمده، چگونه استفاده کنند. همین حالت را شما در اروپا و در مورد آمریکا هم می‌بینید. از روسیه هنوز تحرک زیادی نداریم، اما به‌تدریج پای آنها به این قضیه کشیده خواهد شد و سهم و نقش اسراییلی‌ها هم در آینده نباید نادیده گرفته شود که اگر بخواهند وارد این قضیه بشوند به همراه سایر مشکلات، وضعیت از این بدتر و پیچیده‌تر خواهد شد.
‌ از یک‌سو حساسیت ما به‌عنوان یک ملت شیعه در مورد اماکن مقدسی مثل عتبات عالیات و خطر «داعش» در این منطقه، از سوی دیگر با توجه به خطری که می‌تواند مرزهای ما را تهدید کند، برخی تحلیلگران معتقدند که این مقطع فرصت خوبی بود که ایران دیپلماسی فعال‌تری در موضوع عراق و مواجهه با «داعش» اجرا کند؟


جریانی که اکنون در عراق می‌گذرد، امری دوسویه است. یک طرف آن، حاکمیت موجود در عراق است و در طرف دیگر «داعش». موضع ما در این قضیه کاملا روشن است که در کنار حاکمیت عراق قرار داریم منتها بحث بر سر این است که به چه میزان و چگونه؟ آیا پول کمک می‌شود یا اسلحه؟ موضوعاتی است که بالاخره در مورد آن گمانه‌زنی‌هایی می‌شود که ما اطلاعات موثقی در مورد آن نداریم.

 

اما از سوی دیگر «داعش» ایران را تهدید می‌کند و از مرزهای ایران صحبت می‌کند، ادعای حمله به عتبات عالیات که برای شیعیان محترم و مقدس است، می‌کند، بنابراین در اینجا دیپلماسی با «داعش» هیچ معنایی ندارد. هرچند دیر شده اما باز هم می‌شود کار دیگری را انجام داد، آن‌هم دیپلماسی در منطقه و خارج از منطقه است. دیپلماسی در اینجا فعال‌شدن بر محور این است که چگونه می‌شود اسلحه‌ها را خاموش کرد؟ چگونه می‌شود این کار را با نهایت دقت از فاز نظامی به فاز سیاسی کشاند تا مساله عراق در داخل و با کمک و حمایت دیگران به گونه‌ای حل شود که فضایی برای «داعش» نماند. چون در کنار «داعش» نیروهای ناراضی دیگری هم هستند که جزو «داعش» نیستند.

 

اینها نباید به «داعش» بپیوندند. چرا پیوستند؟ پاسخ این است که یک نارضایتی‌هایی در آنجا هست. این نارضایتی‌ها باید مورد بررسی قرار گیرد. با اسلحه نمی‌شود سراغ این نارضایتی‌ها رفت. اینها گفت‌وگو می‌طلبد، اینها با کشورهای منطقه و با دولت‌های خارج از منطقه ارتباطاتی دارند که باید شناسایی شود و باید با اینها گفت‌وگو شود و آثار آن توسط دولت عراق و مجلس جدید عراق مورد توجه قرار گیرد. قطعا در بین این ناراضی‌ها، عمده کسانی که ما می‌توانیم مورد توجه قرار دهیم کسانی هستند که نمی‌خواهند عراق تخریب و چندپاره شود. ‌باید اینها از «داعش» جدا شوند و «داعش» فضای تنفسی خود را در آنجا از دست بدهد. ‌این کار تنها از طریق دیپلماسی ‌شدنی است. شاید هم در حال حاضر این دیپلماسی وجود داشته باشد ولی بنده اطلاعی ندارم.


‌ چقدر ایران و مرزهایش در این ماجرا تهدید می‌شود؟ به نظر شما این نگرانی چقدر جدی است؟
با توجه به گستره این گروه، آنچه اکنون در عراق در جریان است و با توجه به پشتوانه مالی و قدرتی که در فضای مجازی دارند و امکان جذب نیرو؛ جای نگرانی است. برای ما به‌عنوان کشوری که در داخل مرزهای خود امنیت دارد، حداقل می‌تواند مزاحمت‌هایی ایجاد کند. حداقل هزینه حفظ این امنیت را می‌تواند برای ما خیلی سنگین کند. ما در مجموعه مسایلی که در منطقه رخ می‌دهد، بدون اینکه بنده و شما بخواهیم، درگیر هستیم و به میزانی که درگیر هستیم، آسیب‌پذیر هستیم.


‌شما چندی پیش با برادرتان، میرحسین موسوی دیدار داشتید. حالشان چطور بود؟
از نظر روحی خیلی خوب و از نظر جسمی نیاز به رسیدگی دارد و از نظر پزشکی باید بیشتر مورد توجه باشد. شرایط حصر تاثیر جسمی داشته است. اخبار را به ناچار از طریق تنها وسیله خبری یعنی صداوسیما که در اختیارشان گذاشته‌اند دنبال می‌کنند.


‌ملاقات شما بعد از انجام آنژیوگرافی بود؟
بله، دوهفته بعد از آن بود.


‌بعد از چند وقت؟
21ماه.


‌حال خانم رهنورد چطور بود؟
وضعیت ایشان را هم از نظر روحی خوب دیدم، ولی شرایط جسمی ایشان متاثر از شرایط حصر است و نیازمند این است که از نظر پزشکی، توجه بیشتری به ایشان بشود. هرچند که مقامات امنیتی به ما می‌گویند که رسیدگی می‌کنیم، منتها من اعتقاد دارم که باید دسترسی بیشتر و بهتری به امکانات پزشکی داشته باشند.
اخبار سیاسی - شرق



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 624
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

اخبار ,اخبار حوادث ,کلاهبرداری

 

اخبار حوادث - کلاهبرداری به بهانه برنده شدن در قرعه‌کشی

مردی که با فریب شهروندان و به بهانه برنده شدن در قرعه‌کشی مخابرات، مبالغی کلان از حسابشان سرقت کرده بود، تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.

به گزارش جام جم، چند روز پیش زنی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 تهران از مردی به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد.

شاکی گفت: مردی با تلفن همراهم تماس گرفت و با معرفی خود به عنوان کارمنداداره مخابرات و همراه اول ادعا کرد در قرعه کشی این اداره برنده دو میلیون و 500 هزار تومان کمک هزینه سفربه عتبات عالیات شده ام.

شاکی افزود: مرد تماس گیرنده خواست مقابل یک دستگاه خودپرداز بروم تا پول به حسابم واریز شود.

شاکی اضافه کرد: مرد تماس گیرنده خواست کارت را وارد دستگاه خودپرداز کنم. دقایقی بعد با من تماس گرفت و خواست شماره ای که می گوید را ثبت کنم تا پول به حسابم واریز شود. پس از این کار دوباره با من تماس گرفت و ادعا کرد، به دلیل مشکلی که درحسابم به وجود آمده، نمی تواند پول را واریز کند.

وی یادآور شد: در ادامه او خواست تا شماره کارت دیگری را به وی بدهم که شماره حساب دخترم را دادم. این بار هم همان شماره ای را که گفته بود، وارد کردم. دو ساعت بعد که موجودی حساب خود و دخترم را بررسی کردم متوجه شدم بیش از یک میلیون تومان از حساب من و دخترم سرقت شده است. وقتی با شماره تلفن مرد کارمند تماس گرفتم تلفنش خاموش بود.

با حضور در اداره مخابرات سراغ مرد کارمند را از آنها گرفتم که معلوم شد چنین فردی در مخابرات کار نمی کند و در دام یک کلاهبردار گرفتار شده ام.

در پی این شکایت و دستورقضایی، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری مرد شیاد آغاز شد تا این که ماموران مطلع شدند حساب مرد کلاهبردار مربوط به یکی از بانک های خصوصی بوده و از مدتی پیش مبالغی کلان از سوی افراد مختلفی به حساب این فرد واریز و سپس برداشت شده است، به طوری که گردش مالی این شیاد ده ها میلیارد تومان بوده است.

با به دست آمدن این اطلاعات، ماموران با شناسایی تعدادی از افرادی که به حساب متهم پول واریز کرده بودند و تحقیق از آنها متوجه شدند، مردی با آنها تماس گرفته و با ادعای این که برنده کمک هزینه سفر به عتبات عالیات شده اند، همانند شاکی نخست فریبشان داده و دو تا پنج میلیون تومان از حساب آنها سرقت کرده است.

در حالی که با شناسایی هویت متهم، او تحت تعقیب قرار گرفته و دستور توقیف حساب او صادر شده بوده، ماموران متوجه شدند مرد کلاهبردار خود حسابش را مسدود کرده است. با جمع بندی اطلاعات، جستجوی پلیس برای دستگیری متهم ادامه دارد.
اخبار حوادث - جام جم



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , اقتصادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 873
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 555
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

انرژي درماني يا شفا از قوانين و انرژيهاي طبيعي هستند. در بدن ما نيروهايي وجود دارد كه به ما كمك مي‌كند تا بيماريها و زخم‌هايمان خوب شوند، همين انرژي درماني است. بنابراين انرژي درماني چيزي جز استفاده از قانون Self healing يا قانون خود بهبودي نمي‌باشد. قانون نيروي حيات و قانون خود بهبودي از اصول انرژي درماني هستند. بنابراين انرژي درماني چيزي جز استفاده از قانون‌هاي شفاي طبيعي نمي‌باشند. گاهاً ممكن است بعضي افراد يا حتي سازمانها با انرژي درماني مخالفت كنند و يا آنرا رد كنند.

انرژي درماني چيزي نيست كه بشود آن را رد كرد به خاطر همين كسانيكه آن را رد مي‌كنند يا اطلاعي ندارند يا اينكه به صلاحشان است انرژي درماني را رد كنند. به هر حال انرژي درماني در ميان دوستان و مخالفان راه خود را پيدا كرده است. البته كساني بوده‌اند كه از موضوع انرژي درماني و عدم اطلاع مردم از انرژي درماني سوء استفاده‌هاي كرده‌اند. اما انرژي درماني يك مبحث كاملاً علمي است. هر چند در ايران آن را بعنوان يك علم نمي‌شناسند ولي در كشورهاي ديگر جز علوم مكمل مي‌باشد. زمانيكه ما روشهاي درماني بوعلي سينا را مورد برسي قرار مي‌دهيم مي‌بينيم كه او نيز از انرژي درماني بي بهره نبوده است و سعي مي‌كند علاوه بر دارو چيز ديگري نيز در اختيار بيمارش قرار دهد تا به بهبودي او كمك كند. بنابراين انرژي درماني در فرهنگ ايراني نيز وجود داشته و دارد.
انرژي درماني با هيچ روش درماني مخالفت يا مبارزه نمي‌كند. اساس انرژي درماني بر پاكسازي انرژيهاي كثيف از بدن و جايگزين كردن انرژيهاي تميز مي‌باشد. روشهايي براي تشخيص بهتر در انرژي درماني بنام اسكن كردن وجود دارد. تكنيك‌هاي اسكن به ما كمك مي‌كند كه مطمئن شويم چه جاهايي از بيمار دچار مشكل شده است. يا چه جاهايي از نظر انرژيكي آسيب ديده است. پس انرژي درماني براي خود اصولي دارد و كسانيكه ادعا مي‌كنند توانايي انجام اين روش را دارند بايد با تكنيك‌هاي علمي و عملي آن كاملاً آگاه باشند و بر روي آنها تسلط يابند.
بهر حال انرژي درماني پس از طي شايد ده هزار سال هم اكنون به اينجا رسيده است كه مورد نقد و برسي ما قرار مي‌گيرد. اين علم كهن همراه با تاثيرات عالي پرانا و انرژي حيات وارد تمام سيستم‌هاي درماني ما شده است كه ممكن است از آن اطلاعي نداشته باشيم. اما روشهايي همانند، طب گياهي، ماساژ، شياتسو، هميوپاتي، مغناطيس درماني، روشهاي الكساندر، كاپروپرانيك، هاله درماني، چاكرا درماني، يوگا درماني، شفاي لمسي، شفاي كوانتومي و بسياري از آنها كه قابل ذكر در اينجا نيستند همه از قوانين پرانا يا انرژي درماني استفاده مي‌كنند. باشد كه انرژي درماني بتواند زندگي شما را متحول نمايد و در درمان بيماريهاي خودتان و عزيزانتان شما را ياري دهد.
نشر تجسم خلاق چندين كتاب در مورد انرژي درماني به چاپ رسانده است. كتاب انرژي درماني مقدماتي ، انرژي درماني پيشرفته ، روان درماني پرانايي ، كريستال درماني ، بدن جادويي ، كنداليني و چاكراها ، حركات انرژي زا


:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 453
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

غضنفر می ره سربازی. تو صف بوده ، سروانه می گه به چپ چپ ، به راست راست . می بینه غضنفر همینطوری وایستاده ! می گه : تو چرا به فرمان عمل نمی کنی ؟ غضنفر می گه : جناب سروان شما اول تصمیم قطعی رو بگیرید ، بعد من انجام می دم

 

 

اس ام اس های جالب و سرکاری ماه مبارک رمضان

آخ ترکیدم …
هیچی نگو دارم منفجر میشم …
(اولین جمله بعد از افطار)

*

*

 

درسته که ما روزه نمیگیریم ولی دیگه اینقدر هم کافر نیستیم که اگه واسه افطاری جایی دعوت شدیم نریم !

*

*

 

روزه داران گرامی ، لطفا یک لیوان آب هویج بستنی را تصور بفرمایید …
عرض دیگه ای ندارم ، موفق و موید باشید !

 

*

*

 

قـربان هـلالت بـروم ای مـه شـوال
آورده ام از فـرط خوشـی در دو سـه تـا بـــال
ســی روز به امید وصالت سپری شد
خـم شد کمرم در رمضان همچو یکی دال
انســان از ایـــن روی بُـــود شـاد در این روز
چون باز شکم در جلــو واوسـت به دنبال !

 

*

*

 

اینم دغدغه ی جدید دخترا …
ماه رمضون ، ماه مهمونی خداست ! وای حالا من چی بپوشم ؟

*

*

 

 

نوستالژی دهه شصتیا : روزه کله گنجیشکی !

 

*

*

 

به مادر بزرگم میگم تا حالا ماه رمضون رو تو بهار دیدی ؟ میگه آره بابا یادمه …
بعد بهش میگم عید رو هم تا حالا تو تابستون دیدی ؟
میگه : ای … یه چیزایی یادم میاد ولی خیلی وقت پیشا بود !!!

*

*

 

ماه رمضان بر تو ای دوست گلم که دم افطاری تخته گاز داری میری خونه مبارک باد !

*

*

 

امروزو پیشواز رفتم و روزه خوردم که ایشالا از فردا یک ماه روزه بخورم !

*

*

 

خدایا ! توی این گرونی ، اصلا توقع نداشتیم و راضی نبودیم که مهمونی بگیری !

*

*

 

اونایی که میرن مهمونیه خدا واسه ماهم که جای دیگه دعوتیم خوراکی بردارن !

*

*

 

حلول ماه زولبیا بامیه !
ماه از زیر کار در رفتن به بهانه نیایش !
ماه خوردن ۴ وعده در ۲ وعده !
و ماه میهمانی خدا تو خونه های بنده خدا مبارک !!!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 511
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 12 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 دومی:چرا؟

اولی:چون لیاقت ماه های پر خیر وبرکت ونداریم دیگه!

دومی: عجب؟!حالا تو نداشته باشی بقیه که دارن!

 اولی :من به اونایی تسلیت  گفتم که ندارن ؟

خوش به سعادت اونایی که از برکات این ماه استفاده کافی ووافی رو میبرن؟!متعجب

رمضان امد وماهم نگران شد     این امد وهنگام آهنگ اذان شد

اوای مناجات بپیچد به دو عالم  گیتی برایم چو نوای عشق بلبلان شد

برخیز که موسم بهار دلها آمد    هر مسلم وعاشق علی زیبا شد؟!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 478
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 img_4604 در مراسم معارفه مدیر جدیدآموزش پرورش شهرستان گناباد ضمن  تقدیر و تشکر ویاد از 31 خادم فرهنگی شهرستان که از ابتدای تشکیل اموزش و پرورش در شهرستان این مسولیت را برعهده داشته اند  در تشریح  گوشه ای از  برنامه کلی خود گفت : امروز وضعیت کنونی آموزش و پرورش ما را مجاب می کند بیش از گذشته در راه خدمت به آینده داران و آینده سازان این مرز و بوم گام برداریم چرا که فرزندانمان به شدت در خطر آلودگی هایی هستند که نا خواسته در فضای سترگ اطلاعاتی و سایبری وجود دارد و هر یک از این آلودگی ها می تواند ما را در ساختن نسلی پویا و با نشاط ذچار اختلال نماید.

 

مهدوی اضافه کرد: امروز آموزش و پرورش باید با پرهیز از سیاست زدگی و با بهره مندی از افکار عمومی همه علاقه مندان واقعی تعلیم و تربیت و همسویی شدید خانواده ها با مدارس و بهره گیری از تجربیات گرانسنگ گذشته و افراد نخبه و دلسوز گام های موثر در جهت موفقیت و پیشرفت بردارد.

 

وی ادامه داد: این مهم زمانی میسر خواهد شد که همه و همه در این خانواده بزرگ با هم باشند و متولیان امر با بیرون آمدن از اتاق های پولادین و قدم نهادن درو ادی مقدس مدرسه و قرار گرفتن درکنار پیش قراوران علم و عمل یعنی معلمین خود را متعهد به انجام وظایف خطیری نمایند  که از ملزومات اصلی رسیدن به قله رفیع تعلیم و تربیت است.وی اهم برنامه های خود را ارتباط با همه سازمانها ، استفاده از نیروهای توانمند ، ساماندهی فضاهای اموزشی ، جلو گیری از نفوذ اندیشه ها ی سیاسی و جناحی مخرب در محیط تعلیم وتربیت،   رعایت اصل صداقت و امانت و عدالت اموزشی،و   توجه به شان و عظمت مقام معلم  دانست و گفت: تلاش در جهت حذف کنکور گرایی و ایجاد محیط های شاد در مدارس و فضاهای اموزشی و توجه ویژه به اموزش خانواده و جلسات انجمن اولیا ومربیان و توجه ویژه به نخبگان از دیگر اولویتهای کاری خود عنوان کرد .مهدوی در پایان شعار خود را همه با هم خدمت به تعلیم و تربیت عنوان کرد و افزود :بدون تعامل وهمکاری تمام دستگاهها و همکاران این راه دشوار میسر نخواهد بود لذا  از همین جا اعلام می کنم که منتظر ارشاد وراهنمایی و انتقاد سازنده  تمام همکاران هستم .

 

در این جلسه سید محمد مهدوی بعنوان مدیر جدید اموزش و پرورش گناباد  منصوب واز خدمات  احمد خاکستانی که به درجه بازنشستگی نایل شده تجلیل شد.

گناباد نیواین انتصاب بجا وشایسته  را به جامعه فرهنگیان

شهرستان وجناب اقای مهدوی تبریک عرض می نماید بدون

شک حضور ایشان در این مسولیت مایه آرامش ،توسعه وتعالی

فرهنگی وآغاز دمیدن روح امید وتدبیر در آموزش وپرورش 

شهرستان گناباد خواهد بود.برای ایشان ارزوی توفیق بیش از پیش در این مسولیت را از خداوند جل وجلاله خواهانیم./

 

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: برچسب‌ها: آموزش وپرورش گناباد-اخبار مهم ,
:: بازدید از این مطلب : 650
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 تير 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 اخبار سیاست خارجی - نگاه روزنامه «گاردین» به عکس توییتری رئیس جمهور کشورمان:
روحانی دیپلماسی فوتبالی ایران را کلید زد

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران هوادار پروپاقرص فوتبال بود، با این حال عکس روحانی به نوبه ی خود بی سابقه است چراکه یک رئیس جمهور را در خانه و درحالیکه از کار فارغ شده نشان می دهد.

گاردین نوشت: ساعت 11:30 شب است و حسن روحانی در حال استراحت و تماشای بازی فوتبال ایران و نیجریه است.

به گزارش انتخاب ، او لباس تیم ملی ایران را برتن دارد و در حال تماشای بازی فوتبال تیم کشورش از طریق تلویزیون است.

بر روی میز مقابل روحانی یک فنجان چای و یک بشقاب میوه دیده می شود.
 

اخبار,اخبار , حسن روحانی

 

او توییتی در مورد بازی ایران و نیجریه منتشر کرد و نوشت: به بازیکنان‌مان افتخار می‌کنم که توانستند اولین امتیاز را در جام‌جهانی کسب کنند. امیدوارم این اولین امتیاز از چند امتیازی باشد که آنها در این مسابقات به دست خواهند آورد.

این عکس ها همگی جزئی از دیپلماسی فوتبالی ایران است. در وین که مذاکرات هسته ای در آن در حال برگزاری است، گفتگوها دوشنبه شب متوقف شد تا وزیر خارجه ایران بتواند بازی فوتبال ایران و نیجریه را تماشا کند.

تصاویر منتشره محمدجواد ظریف را در کنار دیگر مذاکره کنندگان ارشد ایران که همگی به تلویزیون چشم دوخته اند را نشان می دهد.

محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران هوادار پروپاقرص فوتبال بود، با این حال عکس روحانی به نوبه ی خود بی سابقه است چراکه یک رئیس جمهور را در خانه و درحالیکه از کار فارغ شده نشان می دهد.

یک تحلیلگر مسائل ایران می گوید که عکس روحانی یکی از موثرترین و موفق ترین اقدامات رئیس جمهور ایران بوده است.

روحانی که نخستین سال ریاست جمهوری خود را تجربه می کند به یکی از منتقدان جدی تحجر تبدیل شده است.

وی هفته ی گذشته گفت: برخی از افراد هنوز در عصر حجر زندگی می کنند.

وی پس از آنکه گفت، «نمی توانیم مردم را به زور شلاق به بهشت ببریم» با تندروهای ایران گلاویز شده است.

 اخبار سیاست خارجی - انتخاب



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 696
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 29 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

عناوین روزنامه های امروز چهارشنبه 28 خرداد  1393

تیتر روزنامه  
- ويليام هيگ در مجلس عوام اعلام کرد:بازگشايي سفارت‌ انگليس در تهران
- حدادعادل:احمدي‌نژاد هزينه‌هاي بسيار بالايي را به نظام و کشور تحميل کرد
- مردم به مسوولان قواي اجرايي و قضاييه دسترسي ندارند
- مجيد انصاري: برخي افراد حتي در مجلس با بي‌ادبي سخن مي‌گويند

تیتر روزنامه

 
- ديپلمات‌ها مي‌گويند كه به آستانه‌‍ نگارش توافق جامع رسيده‌اند پايتخت‌ها؛ در انتظار «توافق خوب» وين
- رييس‌جمهور به دو عضو كابينه دستور داد بررسي حضور زنان در استاديوم‌ها
- فعلا حضورم را در نماز جمعه مناسب نمي‌بينم
- «اعتماد» تغييرات كميسيون هاي مجلس را بررسي كرد نزديكي به دولت با راي ناپلئوني

تیتر روزنامه

 
- یکی نهایت خشونت در بازی با مگس
- علی عسگری در مراسم معارفه رئیس جدید واحد اردبیل: دانشگاه آزاد اسلامی افراطی‌گری را نمی‌پذیرد
- معاون رئیس‌جمهور در امور زنان خبر داد روحانی پیگیر ورود زنان به ورزشگاه‌ها
-محمد‌علی اسفنانی د‌ر گفت‌وگو با فرهیختگان: تند‌روها د‌ر مجلس د‌هم جایی نخواهند‌ د‌اشت

تیتر روزنامه

 
- وزارت بهداشت هشدار داد پنج ميليون ايراني درگير آسيب‌هاي موادمخدر/خطر مخدرها در فرزندان خانواده‌هاي تك والد
- هشدار نسبت به اتمام ظرفيت بهشت زهرا(س) تا سال 95
- دستيابي سازمان‌هاي امنيتي به اطلاعات مهم و محرمانه گروهك تروريستي داعش
-  قائم مقام وزير خارجه ايران عازم عربستان شد

تیتر روزنامه

 
- ابراز خوش بيني طرف هاي مذاکره کننده در نشست وين 5؛ مذاکرات در شيب توافق
- زنگنه در صحن مجلس: از توليد داخلي حمايت مي‌کنم اما با رانت خواري مخالفم
- طيب‌نيا: رقم واقعي معوقات بانک‌ها 150هزار ميليارد تومان است
- معاون اول رييس جمهور: ايران براي کمک به دولت عراق آماده است

تیتر روزنامه

 
-  دور پنجم مذاكرات ايران و 1+5 آخرين چانه زني ها براي نگارش متن توافق جامع
-  راهكارهاي وزارت نيرو براي تأمين آب كلانشهرها و مديريت مصرف
-  زنگنه: وزارت نفت از توليد داخلي تجهيزات حمايت مي‌كند
-  شاخه نظامي فتح مسئوليت ربودن 3 اسرائيلي را بر عهده گرفت

تیتر روزنامه

 
-  نظام بانكي به توافقات نرخ سود سپرده ها پايبند باشد
-  انتقاد شديد نظام پزشكي از صداوسيما
-  با صدور حكمي از سوي رهبر معظم انقلاب؛ اعضاي جديد شوراي راهبردي روابط خارجي منصوب شدند
-  از سوي مدير عامل سابق بورس تهران؛ عوامل پنج گانه افت بورس تشريـح شـد

تیتر روزنامه

 
- بسیج گسترده مردم عراق علیه تروریست‌های داعش
- متحدان عربی و غربی داعش با کدام هدف، عراق را به آتش کشیده‌اند؟ جنایات داعش و حامیان فراموشکار
- معاون فناوری رئیس‌جمهور: با کمک رسانه ملی، شرکت‌های دانش‌بنیان گسترش می‌یابد
- ضریب ‌هوشی 120 شرط جهش تحصیلی

تیتر روزنامه

 
- رهبر انقلاب اعضاي جديد شوراي راهبردي روابط خارجي را منصوب كردند
- با مصوبه شوراي شهرتهران؛ شركت‌هاي خصوصي تاكسيراني در ازاي تعرفه مكلف به ارائه خدمات شدند
- عضو شوراي شهر هشدار داد: اتمام ظرفيت بهشت زهرا(س) تا سال 95
- ويليام هيگ: شرايط براي بازگشايي سفارت در تهران مهيا است

تیتر روزنامه

 
- تحلیل کارشناسان از عقبگرد بورس؛  فشار از بیرون  تحمیل می‌شود
- آمریکایی‌ها به متن بپردازند

تیتر روزنامه

 
- ۱۵۰ هزار ميليارد تومان رقم واقعي معوقات بانکي
- نماينده روسيه: نگارش متن توافق تقريبا شروع شده است
- ارزيابي کارشناسان فوتبال از «کاتاناچيوي ايراني»
- پشت پرده مرگ برخي بيماران در مراکز درماني

تیتر روزنامه

 
- نسل دوم مشوق‌ها برای «سرمایه‌گذاران خارجی» طراحی شد سه محرک جذب سرمایه
- نرخ سود عقود مبادله‌ای 22درصد شد موتور وام خرد به کار می‌افتد
- خبرنگار اعزامی «دنیای اقتصاد» از وین گزارش می‌دهد نگارش 1/5 صفحه از توافق نهایی
- دوراهی دلار در تابستان

تیتر روزنامه

 
- چرا واشنگتن براي مشاركت با تهران در مقابله با داعش تلاش مي‌كند فريب آمريكايي
- اصلاحات پدرخوانده كارگزاران است يا كارگزاران پدرخوانده اصلاحات
- بهشت زهرا از ابتدای سال ۹۵ ظرفیت ندارد آخرين نفس‌هاي يك تكه خاك
- سيد‌حسن نصرالله در تشريح تحولات منطقه و عراق اعلام كرد آمادگي حزب‌الله براي نبرد با داعش

تیتر روزنامه

 
- مجوز مجلس به وزارت صنعت براي انعقاد قرارداد با بازرسان نظارت بر بازار
- ايجاد 718 هزار اشتغال خالص در سال 92
- سوداگري در بازار ارز و سکه؛ پيامد کاهش نرخ سود بانکي
- اعضاي جديد شوراي راهبردي روابط خارجي منصوب شدند

تیتر روزنامه  
- موصل زير پاي تروريست‌هاي آمريكا و عربستان
- داعش بزرگترين تهديد امنيت ملي آمريکا از زمان 11 سپتامبر است
- ايران و 1+ 5 در رسيدن به توافق جدي هستند
- سينما در تبليغ و ترويج حجاب ضعيف عمل كرده است
تیتر روزنامه

 
- سیدحسن نصرالله: در سوریه مداخله نمی‌کردیم داعش الان در بیروت بود
- پایان امید تشکل های کارگری برای دریافت بسته حمایت غذایی دولت به کارگران سبد نمی‌دهد!
- متقاضیان خانه در حال افزایش طرح‌های مسکن چه شد؟
- تأکید نماینده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای بر باقی ماندن تحریم‌ها علیه ایران شرمن: کنگره رهبر ماست

تیتر روزنامه

 
- بسیاری از رانندگان از این شیوه استقبال می‌کنند؛ دستفروشی بنزین در پایتخت!
- تا 2 سال دیگر اتفاق می‌افتد؛ اتمام ظرفیت بهشت زهرا(س)
- 150 هزار میلیارد تومان رقم واقعی معوقات بانکها
- رئیس جمهور دستور داد؛ بررسی حضور بانوان در مسابقات والیبال

تیتر روزنامه

 
-  با عملیات گسترده ارتش و نیروهای مردمی صورت گرفت آزادسازی و پاکسازی منطقه به منطقه در عراق
- وزارت نیرو: قطع آب مشترکان پرمصرف در دستور کار قرار گرفت
-  لندن: 400 انگلیسی در سوریه علیه دولت می‌جنگند
- سیدحسن نصرالله: با رهبری آیت‌الله خامنه‌ای مقدسات ما در امان است



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 589
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من در آن لحظه که هیچ کس نیست ،

با من از تو می گوید …
ولی درد من این است که دیریست باران نمی بارد !
با هم که قدم می زنیم
حسودی اش می شود آفتاب
نه که هیچگاه
قدم نزده است با ماه !
.
.
.
دستم را بگیر
دارم به یادت
می افتم !
.
.
.
دیشب قصه ات را برای کسی میگفتم ، باز عاشقت شدم …
.
.
.
نگاه تــــــو..
مــرا عاشق تر از پیـــــش می کند..
چه معجــــــــونی می شود..
زندگــــــی..
با لمس دستانِ تـــــــو..
با حسِ عشــــــــــــــــــقِ تـــــــو..
.
.
.
تنها باران است که گاهی در اوج تنهایی من در آن لحظه که هیچ کس نیست ،
با من از تو می گوید …
ولی درد من این است که دیریست باران نمی بارد !
.
.
.
پله ها را بالا رفتم
پایین آمدم ،
عطرت یک جا
بَند نمی شود !
.
.
.
عشق بی نظیر من بی تو زنده میتوان ماند،
اما زندگی نمیتوان کرد . . .
.
.
.

همـہ چیـزش פֿـآصــہ
لبخنـבش
تیپش
رفـتارش
اפֿــلاقـش
اפــساسـاتـش
בوسـت בاشتـنش؛
مـפֿـاطب نبوבہ ڪـہ פֿـآصـ باشـہ
פֿـاص بوבه ڪـہ مـפֿـاطب شـבه
.
.
.
ببین گوش کن :
فرقی نمیکنه من و تو متولد کدوم برج سالیم ،
مهم اینه که اگه تو نباشی من همیشه برج زهرمارم . . .
.
.
.
کنارم که هستی
زمان هم مثل من دستپاچه میشود
عقربه ها دوتا یکی میپرند
اما همین که میروی
تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم
جانم را میگیرند ثانیه های
بی تو…
.
.
.
هزار تابلوی مونالیزا
به روی لب
و هزاران موزه هنر
درون چشمت داری . . .
.
.
.
ﺑﺨﺪﺍ !
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻮﺷﺖ …
ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻡِ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺑِﻜﺮ ﺑﻜﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ …
ﻧﺠﻮﺍ ﺷﻮﺩ ﻛﻨﺎﺭِ ﮔﻮﺷﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺰﺩیک ﺍﺳﺖ،
ﻣﻴﺘﻮﺍنی ﻻﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ لمس کنی با لبانت . . .
.
.
.
شعر قافیه نمی خواهد
سطر به سطر آغوشم را ردیف کرده ام ،
تو فقط بیا . . .
.
.
.
می آیی قایم باشک بازی کنیم ؟
من چشم بر زیبایی تو بگذارم و تو آرام در آغوشم پنهان شو . . .
.


.
.
در مسابقه زندگی گل زدن مهم نیست ، گل شدن مهم است !
تقدیم به سرور گل ها …
.
.
.
ﮔﺎﻫـــــﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻟـــــﻢ ﻫﻮﺱ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ …
ﺍﺯ ﻫﻤـــــﺎﻥ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮎ ﺣــــــﺮﻑ ﺗﻮ ﭘﺸــﺖ ﺑﻨﺪ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ که ﻣﯿﮕﻮﯾــــﯽ :
ﻣﮕﻪ ﺩﺳﺘـــــﻢ ﺑﻬــــﺖ ﻧﺮﺳـــــﻪ . . .
.
.
.
.
گرما یعنی نفس های تو ، دست های تو ،
آغوش تو . . . !
من به خورشید ایمان ندارم !
.
.
.
هر پنجره ای زیباست اگر “تو” میان قاب آن طلوع کنی …
.
.
.
قفس
یعنی دهان من
وقتی زبانم
روی اسم تو قفل می شود . . .
.
.
.
قلب و روحمان را ارزان نفروشیم ،
در فروشگاه هستی روی قلب انسان نوشته اند :
قیمت = خدا
.
.
.
از پیراهن نه !!!
از خون و اکسیژن به من نزدیک تر باش …
.
.
.
.
ما عاشق نیستیم،
ما عاشق ِ ماجراهای ساده ی عاشقانه ایم…
.
.
.
بعد از آن ھمه سرگردانی روی وجب به وجب خاک ،
بعد از آن ھمه جستجو روی نقشه ھای جھان دانستم ،
دستان توست ، وطنِ من !
.
.
.
مـیــدونــیــن دِلــَــم چـــی مـــیـــخـــواد!
خــُــــدا بــــیــــاد بــِــهــِـم بــِــگــــه:
دیـــــوونــَــم کـــَـردی بـــیــــا ایــنـــَـم هـــَـمــونــی کـــه مـــیــخــــواســــتـــــی…
.
.
.
و چه زیبا گفت فروغ :
تنها صداست که میماند . . .
و امان از صدای ” تو ” که ابدی شد در گوش من !
.
.
.
دیگر نه باز با باز است ، نه کبوتر با کبوتر !
این روزها زاغ هم برای مرغ عشق لاف عاشقی می زند …
.
.
.
زمین به آسمان بیاید
آسمان به زمین
حواسم نه پرت شیطنت های ستاره ها می شود
نه دلربایی گنجشگکان باغ
محو چشم های توام هنوز . . .
.
.
.
تمام سربازانم سفید پوشیده‌اند و منتظر حرکت تو هستند ،
گام بردار در صفحه شطرنجی دلم ؛
میتوانم تمامش کنم با یک حرکت ،
حیف اما شاه این بازی از چشمان سیاه تو فرمان می‌پذیرد
نه از انگشتان بی رمق من . . .
.
.
.
من قصه با تو بودن را تا ابد اینگونه آغاز میکنم ، یکی بود …
هنوزم هست !
.
.
.
ورق ورق کن “خاطرات” خاک گرفته را …
شاید غبارش “احساست” را به سرفه بیندازد
.
.
.
رویاهایی هست که شاید هرگز تعبیر نشوند
اما همیشه شیرین اند
مثل رویای داشتن تـــــــو …
.
.
.
آواز عاشقانه ی ما ، در گلو شکست
حق با سکوت بود ، صدا در گلو شکست
آن روزهای خوب که دیدم ، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست
(قیصر امین پور)
.
.
.
بعد از باران نگاهم آفتابی شو…!
رنگین کمان بودنت را دوست دارم…!
.
.
.
پیام عاشقانه
چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی…
یکی که بهش اعتماد داری …
بهت اعتماد داره …
از دلتنگی هاش برات میگه …
از دلتنگی هات براش میگی …
آروم میشه …
آروم میشی …
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه …
این حس مثل قطره های باران پاکه…
.
.
.
.
مــَن عـاشقت هــَستـَم …
و تـا انتــَهاے ایـن دنیـاے پـُـر از تـُهـے
هـیچ کـارے بـه جـُـز دوسـت داشـتـَنـَت نـَـدارم
هـیچ دلـیلے بــَرای تـَنـها گـُذاشـتـَنت نــَدارم
هـیچ بــَهانه اے بــَراے از یـاد بـُردنــَت حـَتـے بــَراے لـَحـظه اے نــَدارم…
.
.
.
ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﮕﻪ :
ﺩﻭﺳﺘـــــــــــــــــــــﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺑـﺎﺯﻡ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ :
ﺩﻭﺳـــــــــــــــﻢ ﺩﺍﺭﯼ ؟
ﻭ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﻠﺮﺯﻩ !
ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺎﺷﯽ ، ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﻣﯿﺸﻦ !
ﻫــﺮ ﻭﻗﺖ ﮐــﻪ ﺻﺪﺍﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ :
ﺧﻮﺷـــــــــﮕﻞﻡ
ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺯﯾﺒﺎﯾــﯽ !
ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺧﺘــــــــــﺮ ﮐــﻪ ﺑـﺎﺷــﯽ
ﻫﻤـــﻪ ﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧــــــــﮕﯽ ﻫــﺎﯼ ﻋﺎﻟــﻢ ﺭﻭ ﺑـــــــــﻠﺪﯼ . . .



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 603
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 28 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

قریب یکسال از انتخاب وبر مسند نشتن اعضای شورای شهر گذشت.انتخابی که به زعم رای دهندگان بهترینها بود که هست ومنتخبین هم لاجرم  برترینها ،نزدیک شش ماه وحتی بیشتر که شهر بدون شهردار بود و به وسیله سرپرست  اداره میشد که کاش به همان ترتیب  ادامه داشت ، اما شورا ی تلاشگر(ساعی) دست از تکاپو وجستجو برنداشت وشورای محترم شهر بدنبال کیس مناسب  ولایق شهردار شدن می گشت.حالا هم دوسه ماهی است که علی الظاهر شهردار محترمی بر صندلی شهرداری جلوس فرمودند وبه رتق وفتق،درآیی ودوزایی  وتمشیت امور شهر مشغولند.خوب تا اینجا ی کارکه بخیر وخوشی انجام شده است .همچنان شهر ارام است.اما نکته قابل تامل اینجاست که گره کور کندی وحرکت لاک پشتی پروژه های شهری کجاست؟ آیازمان استفاد از تخصص،تعهد،تجربه و..... بزرگواران شورای فرا نرسیده است؟آیا زمان تحرک وپویایی در اجرای سریع وبدون معطلی اجرای طرحهای مبلمان شهری وتوسعه منطقه ای نشده است؟طرحهای زیبا سازی وبهسازی شهر  حتی در بناگوش شهرداری  رها شده است . ایا زمان اغاز  عزم ملی ومدیریت جهادی  در شهرداری فرا نرسیده است؟ایا زمانی خواهد آمد که حداقل همان ورودی شهرداری سر وسامان بگیرد؟آیا طوری خواهد شد که میلانی بعد از یکسال از اسفالت شکافی مجددا اسفالت شود(قائم 7 در نوقاب)؟آیا زمانی فرا میرسد که یک واحد زیبا سازی در َشهرداری گناباد فعال باشد وبا هزینه های ناچیز ویک ذره سلیقه زشتیها وشلوغی های سطح شهر را سر وسامان دهد؟ایا خواهد شد که نه مثل مهندس بنایی نهضت نوسازی معابر وخیابانها  بلکه یک واحد لکه گیری فعال واماده بکار در شهرداری وجود داشته باشد؟این چه روندی است که گرفتن یک پلاک جدیداز شهرداری حدود یکسال طول بکشد؟مردم شرایط را می دانند وانتظار شق القمر ومعجزه هم ندارند .اما موارد زیادی است که پیمانکاران به حال خود رها شده اند  وهیچ نظارت وپیگیری  انجام نمی شود. موارد در این باب الی ماشالله وجود دارد  وقصد بیان یکایک انها را ندارم  اگر خدا خواست در مجال بعدی  به آنها خواهم پرداخت .اما وظیفه دارم بخاطر عهدی که با مردم بسته ام وعلاقه ای که به شهر ودیارم دارم وتعهد اخلاقی که با 3666رائیم بسته ام  این موارد را   گوشزد کنم؟!این مسائل  نه بخاطر حب و بغض وخدای نکرده قصد وغرض بلکه از باب یاد اوری است وسخن اینست که به  خواست مردم احترام بگذاریم وبه عهدی که بسته ایم عمل کنیم.ورسیدگی به مشکلات مردم باید سرلوحه امور شورای شهر باشد.به تعبیری دیگر در کنارامورات خودمان کمی هم به فکر مردم باشیم بد نخواهد بود؟!  یا حکیم



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 856
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 27 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
چندی است که انتخاب دکتر حسن روحانی رئیس جمهور محبوب ومردمی وطراح نظریه تدبیر واعتدال جامعه را از هر حیث با ثبات وعقلانیت وانسانیت نسبتا آشتی داده است.اما ظاهرا این موضوع به مذاق بسیاری که معمولا همیشه بر طبل واویلا وواویلای نابودی دین ومذهب میزنند وتریبونهای بسیاری بسان نوار مسلسل در اختیارشان است خوش نیامده است ودوست ندارند که مردم در این کشور روی رفاه نسبی وارامش فکری وحض معنوی ودوری از هوچیگری را ببینند.ایجاد تنش وجنجال بر سر هیچ وفریاد وا مصیبتا انهم از طریق تریبونهای رسمی سرتاسری شاید مردم عامه ومستمعین حاضر را برآشفته کند امادینداران واقعی وانان که دین را برای عقبی واخرت خویش میخواهند ونه برای منافع دنیا را ازرده خاطر میکند .این چه رویه ایست که در این مملکت جاریست؟!هرکس هر جا یک جمله بگوید هزاران صاحب نظر بر آن شرح مطلب مینویسند وواعظان خطابه میگویند ونقالان نقل میکنند.اصلا به من نوعی هیچ کاره یک لا قبا ی گرسنه مفلوک دربدر در مخارج مانده چه ارتباطی دارد که مارا به زور به بهشت میبرند یا نمیبرند.من انچه دینم وقرآنم وپیامبرم گفته در حد توانم انجام میدهم ((وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾) حال بهشتی بودم به بهشتم میبرندم ،جهنمی بودم به جهنم،علی ایحال حتی در اصل دین هم اجباری نیست((لا اکراه فى الدّین قد تَبَیّن الرّشدُ مِن الغىِّ))آیه، پیامى عام و جهان شمول و انسانى دارد و آن این که؛ دین یک مسئله‏ى اعتقادى و قلبى است و اکراه و اجبار در آن محال است و بنده مختار و مخیر است. این قول هم دلیل روشنى بر ردّ جبریون مى‏باشد که گفته‏اند: "انسان در قبول اسلام یا کفر و یا عبادات و معاصى و سایر افعال مجبور است". و در عین حال ذیل آیه به انضمام آیه‏ى بعد از آن، حجت آشکارى است بر ردّ مفوضه که گفته‏اند: "بعد از خلقت انسان همه‏ى امور به اراده و اختیار انسان تفویض شده و خداوند به کنارى رفته و انتظارى مى‏کشد تا روز قیامت؛" زیرا که ذیل آیه و مابعدش مُشْعِر به ولایت و سنّت الهى است که هیچ چیزى از تحت مالکیت و سیطره‏ى الهى خارج نمى‏باشد. با توجه به این موضوع وعنایت به این ایات مردم را نمی توان به زور به بهشت برد.حال تفسیر وواشکافی همین جمله ساده باعث عکس العمل شدید بزرگان دین گردید و ظاهرا بیشتر از مردم به فکرشان هستند که مبادا به جهنم برود کسی از ایران، بهر حال بنوبه خودم از همه دلسوزان مردم کشورم تشکر میکنم بخصوص امامان جمعه محترم تهران و مشهد که بعد از رتق وفتق امور دنیایم به فکر آخرت من هم هستندوانشالله جاده بهشت بدون دست انداز وسرعت گیرباشد و همه ما بلا شک خدا بخواهد بهشتی هستیم؟! مطالب وتوضیحات تکمیلی: امام علی(علیه السلام) عبادت بندگمنظور از عبادت هر نوع عملی است که انسان را به خدا وند نزدیک سازد و او را مقرب درگاه حق تعالی قرار دهد . هر چیزی که در روایات اسلای عبادت شمرده شده است حتما این اثر را دارد که مقرب ا نسان به درگاه حق است . البته عبادت دارای دو معنای خاص و عام است : عبادت به معنای خاص همان نماز و روزه و حج و امثال آن است که به دو بخش واجب و مستحب تقسیم می گردند و اما عبادت به معنای گسترده و عام بندگی خدا است - هر عملی که در راستای رضایت خداوند و انجام وظیفه صورت گیرد حتی اگر تجارت در بازار باشد بندگی خدا است - بچه داری و شوهرداری خانم ها نیز جزء عبادت محسوب می گردد و یا خدمت به خلق از عبادات اجتماعی شمرده شده- این که خداوند در قرآن فرموده «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون؛ جن و انسان را خلق نکردم مگر برای عبادت» منظور همین معنا است یعنی هدف از خلقت بندگی خدا است - بندگی خدای حکیم برای انسان معرفت و کمال می آورد و غرض و هدف خلقت چیزی جز رسیدن انسان و جن به کمال نیست. نگاه به عالم وپدر ومادر هم چون دستور خداست نوعی عبادت محسوب می شود ودر واقع بنوعی تبیین جایگاه عالمان دینی وپدر ومادر است,هنگامی که نگاه به آنها عبادت باشد,بنابر این تبعیت از آنها عبادت بالاتری است. عبادت اجتماعی و فردی: {V عبادت هم مانند سایر دستورات دینی، هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی. نمازی که به فرموده امیر بیان(ع) نزدیک کننده انسان با تقوا به آستان الهی است V}(«الصلاه قربان کل تقی» نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 1152){V به صورت دسته جمعی توصیه شده است. این شعر از سعدی که گفته: P}عبادت به جز خدمت خلق نیست{P V}(بوستان سعدی){V در واقع به جنبه های عبادت اجتماعی پرداخته و می خواهد بگوید عبادت اجتماعی در اسلام به جز خدمت به خلق خدا و راضی نمودن خدا از طریق خدمت به خلق او نیست و بارزترین جنبه اجتماعی عبادت، خدمت به خلق است. پیامبران و اولیاء الهی، دلسوزترین و خدمتگزارترین مردم نسبت به جامعه بوده اند و برای هدایت و در آسایش بودن آنها، مشکلات طاقت فرسایی را به جان می خریده اند. قرآن شریف درباره پیامبر اسلام می فرماید: او به خاطر سختی هایی که به مردم می رسید بسیار در رنج و ناراحتی بودV} (توبه، آیه 128).{V در روایت های مختلف نیز بر اهتمام ورزیدن به امور مسلمین تأکید بسیاری شده تا جایی که «ایجاد و تقویت روحیه خدمت به دیگران» به عنوان یکی از اصول مهم تعلیم و تربیت دینی معرفی شده است. اهداف این اصل عبارت است از: 1- تقویت روحیه خدمت و همکاری. 2- احساس و فداکاری و ایثار و از خودگذشتگی نسبت به همنوعان. 3- مجاهدت و مداومت در کسب توفیق خدمت به خلق و ادای شکر نعمت خالق و بهره مندی از نعمت دنیا و خیر آخرت. 4- تشویق مردم به همفکری و همکاری در ایفای رسالت انسانی و انجام تکلیف اجتماعی. 5- تهییج عزم و اراده ملی برای کمک رسانی و خدمت به خانواده های فقیر و کودکان یتیم و افراد بی سرپرست. 6- مشارکت در امر سازندگی جامعه اسلامی و تحقق اهداف برنامه های توسعه اجتماعی و رفاه عمومی. وقتی از پیامبر بلند مرتبه اسلام درباره محبوب ترین بندگان نزد خداوند، سؤال شد فرمود: «محبوب ترین بندگان نزد خداوند، آن کسی است که سودش بیشتر به مردم برسد» V} (اصول کافی، ج 3، ص 239).{V در مقابل «کسی که هر روز به امور مسلمانان همت نگمارد، مسلمان نیست»V}(همان، ص 238).{V در یک جامعه اسلامی، همه افراد در واقع اعضای یک پیگرند و به تعبیری یک روح هستند در چند کالبد از این رو بایستی همگی در رفع نیازمندی های یکدیگر بکوشند که این از اجر و پاداش بزرگ برخوردار است تا آنجا که پیام آور رحمت، رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: «کسی که برای برادر مؤمن خود نیازی برآورد مانند کسی است که روزگار درازی خدا را عبادت کرده باشد»V} (بحار، ج 74، ص 302).{V مولای پرهیزکاران علی(ع) نمونه والای ایثار و گذشت و خدمتگزاری به مردم بود و بزرگواری ها و احسان ایشان به دیگران باعث شد تا سوره «هل اتی» در شأن و همسر و دو فرزند او نازل شود. حیات علمی و عملی فرزندان این خاندان، از کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع) تا حضرت مهدی(عج)، الگوی خدمت رسانی به بندگان خدا بوده و هست. سالار شهیدان و فخر اولیاء الهی امام حسین(ع) در مسیر کربلا؛ به هنگام روبرو شدن با نیروهای عمر سعد، تشنگان آنها را سیراب می نماید: P} آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند{E}عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین!{P V}(استاد شهریار){V خدمت به خلق حکمت ها و اسرار زیادی دارد؛ از جمله: 1- دین اسلام، کامل و همه جانبه نگر است. در منظر دین انسان کامل کسی است که همه نیازهای فردی و اجتماعی را بشناسد و براساس آن عمل کند. 2- خدمت به دیگران، انسان را از تنگ نظری و خودمحوری خارج ساخته، به مرتبه سعه وجودی ارتقا می دهد. 3- مؤمنان برادر یکدیگرند، کسی که توان جسمی و مالی دارد، باید حقوق مردم نیازمند را بپردازد و اگر شخص این حقوق را مراعات نکند از دین خارج می شود به بیان دیگر روح ایمان از وجودش رخت برمی بندد. 4- خدمت به خلق عبادتی بی رقیب است. هر کس به مردم و خصوصا به مردم محروم بیشتر خدمت کند. به خالق خود نزدیک تر می شود. 5- «خدمت به دیگران» امتثال فرمان خداوند است. آنجا که می فرماید «به درستی، خداوند به عدل و احسان فرمان می دهد و به بخشش به خویشاوندان و...»V} (ان الله یأمر بالعدل والاحسان و ایتاء ذی القربی ...، سوره نحل، آیه 90«.{V 6- تحقق مدینه فاضله و امت جهانی اسلام منوط به تحقق «تعاون و همکاری و روحیه خدمت رسانی به خلق» است. 7- خدمت به خلق ریشه در «همدلی و همدردی» دارد که از جان های پاک و لطیف نشأت می گیرد. به عبارت دیگر خدمت به مردم، روح انسان را لطیف می سازد و عدم توجه به این امر، آدمی را به شقاوت و سختی دل مبتلا می سازد». P}اگر نفع کس در نهاد تو نیست{E}چنین جوهر و سنگ خارا یکی است {P V}(بوستان سعدی، ص 62){V و در نهایت: 8- «مردم خانواده خدایند، هر کس برای این خانواده سودمندتر باشد، ادعایش در دوستی خدا، صادق تر است» V} (دعائم الاسلام، ج 1، ص 320).{V مراد از خلق، در بسیاری از موارد، همه مخلوقات است و به اصطلاح ادبیات عرب، کلمه خَلق، مصدر به معنای اسم مفعول، یعنی به معنای مخلوق است و مراد از آن همه آفریده های خداوند و همه موجودات است. اما گاهی مراد از خلق خصوص انسان ها است. مثل همین شعر که می گوید: عبادت به جز خدمت خلق نیست. عبادت داراى مراتب گوناگونى است و شاید به تعداد انسان‏هاى مؤمن و معتقد عبادات وجود داشته باشد. از آن جا که عبادت در واقع تجلى و ظهور شناخت و معرفت و عمق باور و اعتقاد انسان است، درجات عبادت بستگى مستقیم به میزان معرفت و شناخت انسان از خداوند و نظام هستى دارد. هر قدر معرفت عمیق‏تر و همه جانبه‏تر باشد عبادت از درجه بالاتر و عمیق بیشترى برخوردار خواهد بود. در این میان انبیاء و اولیا - علیهم السلام - چون شناختشان از خداوند متعال و جهان آفرینش از همه بیشتر و عمیق‏تر است. لذا عبادت آنها در رأس همه عبادت‏ها است و حضور و خلوص و توجه آنها در نماز و عبادات از همه بیشتر است و حتى خود آنها عبادات خود را ناقص و ناچیز مى‏شمرند. و زبان حال و قال همگى این است: H}الهى ما عبدتک حق عبادتک{H، خداوندا! تو را چنان که شایسته است عبادت نکردم و عبادتى را که شایسته و در خور توان به جا نیاوردم، چون وقتى آن عظمت خداوند و بزرگى و علم و قدرت و کمالات بى انتهاى او را مشاهده مى‏نمایند و سپس به عبادت‏هاى خود نظر مى‏افکند مى‏بیند این عبادت‏ها با همه عمق و اخلاص در خور چنان پروردگار عظیم و جمیل و جلیلى نمى‏باشد و همین مطلب در مقایسه عبادت‏هاى ما با عبادات انبیا و اولیاء و برگزیدگان حق و پاکان در گاه ربوبى نیز ثابت است. یعنى وقتى نماز و عبادت و دعاى دست و پاشکسته خود را با نماز و دعاى شورانگیز و مناجات آتشین امیرمؤمنان على علیه السلام مقایسه مى‏کنیم و پراکندگى و بى حالى و تفرقه خاطر خود در نمازمان را با حضور و شور و جمعیت خاطر آن راد مرد الهى مى‏سنجیم مى‏بینیم بین این دو هیچ نسبتى وجود ندارد و به خاطر همین نسبى بودن درجات عبادت و بندگى و اعمال است که گفته‏اند: H}«حسنات الابرار سیئات المقربین»{H، «یعنى کارهاى نیک نیکوکاران در نزد مقربان درگاه خداوند گناه و سیئه به شمار مى‏آید، یعنى هر چند در حد خود کارهاى خوب و ارزنده‏اى هستند ولى نسبت به کارهاى عالى‏تر و خالص تر و برخاسته از معرفت و شناخت بیشتر گناه به شمار مى‏آید. در حدیث معروفى که هم در نهج البلاغه و هم در منابع حدیثى دیگر آمده است، چنین مى‏خوانیم: H}«ان قوما عبد وا الله رغبهً فتلک عباده التجار و ان قوما عبدوا الله رهبهً فتلک عباده العبید و ان قوما عبدوا الله شکراً فتلک عباده الاحرار»{H گروهى خداوند را به امید عطاى او پرستش کردند که این پرستش بازرگانان است و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند که این عبادت بردگان است و گروهى خدا را از روى سپاسگذارى پرستیدند و این پرستش آزادگان است V}(نهج‏البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 229){V و در بعضى احادیث به جاى شکراً «حباً» آمده، در بحارالانوار حدیثى به این مضمون آمده است: H}الهى ماعبدتک خوفاً من نارک ولا طعماً فى جنتک بل وجدتک اهلاً للعباده نعبد تک{H ؛ V}(بحارالانوار، ج 41، باب 101، ص 14){V یعنى، خدایا من تو را از ترس آتش جهنمت و به طمع بهشتت پرستش نکردم بلکه فقط تو را شایسته نکردم بلکه فقط تو را شایسته پرستش دیدم، پس تو را عبادت و پرستش نمودم. ان برای خدا را به سه دسته تقسیم می کنند و می فرمایند: «عبادت تجار، عبادت بردگان، عبادت آزادگان».

:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 713
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
استاد حسین زمانی از معلمین بارز وتوانمند ادبیات فارسی درگذشت.استاد زمانی بازنشسته فرهنگی از افرادی بود که عشق به مردم ومنطقه نوقاب در دلش موج میزد وهمیشه بصورت خودجوش پیگیر مسائل ومشکلات نوقاب بود ومن به عینه بارها شاهد تلاشها وپیگیریهای این انسان وارسته بوده ام .ضایعه درگذشت ان فقید سعید رابه بازماندگان و خانواده ایشان تسلیت عرض می نمایم/ روحش قرین رحمت الطاف الهی باد

:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 673
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 10 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
یارو میره دکتر میگه شبها خواب می بینم با خرها فوتبال بازی میکنم. دکتر میگه این قرصهارو بخور. یارو میگه میشه از فرداشب بخورم؟ دکتر می پرسه چرا؟ میگه آخه امشب فیناله. دعای غضنفر : خدایا تا زنده ایم ما را از دنیا نبر!!! به یارو میگن شیعه هستی یا سنی ؟ میگه به حضرت عباس ما عشایریم. یه خسیس با برق خونه همسایه شون خودکشی میکنه. یه دارکوب با یه بلدرچین ازدواج میکنه بچه شون میشه دارچین! توی دیوونه خونه همه دست میزدن ومی رقصیدن به جز یکی رئیس تیمارستان میگه حتما این خوب شده بفرستیمش خونه . از دیوونه میپرسن :تو چرا دست نمیزنی ؟ میگه آخه من عروسم ! غضنفر نماز خوند بهش گفتند التماس دعا گفت : سلامت باشی ! پلیس :چرا معتاد شدی معتاد: واسه اینکه میخواستم تو زندگی یه چیزی بشم ! دو بانوی مسن از شوهر هایشان صحبت میکردند . اولی گفت : من از اینکه شوهرم ناخن هایش ا میخورد خیلی ناراحتم . دومی گفت: شوهر من هم این عادت را داشت ولی من ترکش دادم . اولی:چطوری دومی :خیلی ساده دندان هایش را مدتی قایم کردم! از یکی که خونشون نزدیک ورزشگاه آزادی بود می پرسن :آیا جو ورزشگاه رو شما هم تاثیر داشته ؟ مرد جواب میده : نه نه نه رن نا نا ایران به غضنفر میگن برو روزنامه کیهان بگیرغضنفر میره بعد یه ساعت برمیگرده و یه الاغ رو با خودش میاره بهش میگن این چیه اوردی .میگه:اخه کیهان نبود همشهری اوردم از غضنفر پرسیدن احساسات متضاد به چی میگن؟ غضنفر گفت: به وقتی که مادر زنتون روی ماشین آخرین سیستمتون سقوط میکنه ! غضنفر شب دوم بعد از عروسیش زنشو میکشه ازش میپرسن: چرا زنتو کشتی؟ میگه چون دختر نبود میگن چرا شب اول نکشتیش؟ میگه اخه شب اول بود. ! به یه آقا میگن که دخترتون رو بلند کردند آقاهه میگه:با چی بردنش. می گه با پاترول. آقاهه می گه ۲ در بود یا۴ در. میگه ۴ در. آقاهه میگه نگو بچه پاترول ۴ در هی میره خوشبحال دخترم که سوار پاترل ۴ در شد ! از غضنفر می پرسن ارتحال چی؟ میگه نمی دونم هر چیه از اسهال بدتره چون بابام گرفت مرد ! یه روز غضنفر بچه اش بعد از عید فطر به دنیا می آد اسمش رو می زاره پس فطرت ! یک بار غضنفر تو خیابون داشته راه میرفته دومی میگه اهای کره خر بعد غضنفر میگه اخه من اینقدر جوونم. به غضنفر میگن اگه کل دنیا رو میدادن به تو باهاش چی کار میکردی میگه می فروختمش میرفتم خارج ! یک روز دو خروس به دنبال یک مرغ راه افتاده بودند درحالی که مرغ ناز میکرد خروس دومی به اولی گفت: ولش کن بابا تعاونی لختش را میفروشد. ! غضنفر به نامزدش گفت دوست داری فردا شب با هم غذا بخوریم ؟ نامزدش با اشتیاق فراوان گفت : البته ، با کمال میل! غضنفر : خوب به مادرت بگو غذا درست کنه من فردا شب میام خونتون ! فریبرز این انشاء را درباره دیدارش از یک باغ وحش نوشته بود : ما یک روز بعدظهر به باغ وحش رفتیم. من در آنجا تنبل ترین حیوان روی زمین را دیدم اسم این حیوان گورخر بود چون ما بعدظهر به باغ وحش رفته بودیم ، ولی با این حال گورخرها از تنبلی هنوز پیژامه هایشان را از تنشان در نیاورده بودند ! روزی غضنفر پسرش را به میهمانی می بره ، پسره بین غذا مرتب آب می خوره پدره عصبانی میشه سیلی در گوش پسرش می زنه که به جای غذا چرا داری آب می خوری ؟بعد از تمام شدن غذا پدر و پسر از مجلس خارج می شند. پدر از پسرش می پرسه آخه چرا همه اش آب می خوردی پسر میگه چون می خواستم غذای بیشتری در شکمم جا بدم ناگهان باباهه سیلی مجددی میزنه تو گوش پسرش پسره می پرسه این دیگه برای چی بود؟ پدر میگه این برای این بود که این ترفندت را باید سر غذا به من میگفتی ! غضنفر لامپ خانه اش میسوزد پماد سوختگی میمالد ! یک روز غضنفر با خانمش میرن دکتر و می گن آقای دکتر مابچه دار نمی شیم دکتره پس از معاینه میگه اشکال از شما است آقا . در جواب غضنفر می گیه: اینکه ارثی است پدرم و پدر بزرگم هم بچه دار نمی شدند ! غضنفر میبینه کوه ریزش کرده و همون موقعه یه قطار میومده فورا پیرهنشو اتش میزنه تا قطار متوجه بشه تا قطار توقف میکنه ترکه نارنجک میندازه زیره قطار میگن بابا این چه کاری بود؟ میگه بنده از بچگی علاقه شدیدی به دهقان فداکار و حسین فهمیده داشتم معلم: نادر شاه رو کی کشت. شاگرد: اقا به خدا من نکشتم ! یه روز ۳ نفر به اسم های به من چه و به تو چه وادب میرن دزدی پلیس میاد میگیرتشون ادب میره بالای درخت از به من چه میپرسن اسمت چیه میگه به من چه ازبه توچه میپرسن اسمت چیه میگه به تو چه میگن شما ادبتون کجاست میگن مونده بالای درخت ! مرد: قسم می خوری که منو به خاطر پولهایم دوست نداری؟ زن: هزارتومن بده تا قسم بخورم! غضنفر میره بقالی، می بینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست! میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟! هر سال موقع قرعه کشی بانک غضنفر میرفته مشهد التماس امام رضا میکرده که در قرعه کشی ماشین برنده بیشه اما هیچوقت هیچی برنده نمیشده. دوباره پامیشه میره مشهد التماس تا ازشدت خستگی خوابش میبره. امام رضا میاد به خوابش و میگه بنده خدا اول یه حساب توی بانک باز کن بعد بیا سراغ من ! غضنفر داشته راه میرفته خسته میشه شروع میکنه به دویدن!!!!!! یارو غضنفر بچه نداشته، میره مسافرت، میاد میبینه سه تا بچه داره. ازش می پرسند: چی شد، تو که بچه نداشتی؟ میگه: والله همسایه ها شرمنده کردن! غضنفر بچه دار نمیشده، محلشون رو عوض میکنه! غضنفر میخواسته بره شهرک آزمایش برای امتحان رانندگی , صبح ناشتا میره امتحان شهر بده ! غضنفر میبینه همسایش برفهای پشت بام روپاروکرده وریخته توکوچه.عصبانی میشه وبرفاروبازحمت زیادباسطل میبره روپشت بام خودش پهن میکنه ومیگه:اینابایدافتاب بخورن تاخشک بشن! شنیدین وجه تشابه غضنفر با پارک چیه ؟ خوب گفتن که هر جفتشون تاب دارن ! تو نا کجا آباد می آن جمعیت مردم رو با هلیکوپتر گلباران کنند عده زیادی کشته میشن ! برسی میکنن میبینن گل و با گلدوناش پایین میانداختن ! غضنفر پشتش رو می خواسته بخارونه, دستش نمیرسیده ! صندلی زیر پاش میگذاره ! غضنفر داشته شنا می کرده مایوش سوراخ میشه غرق میشه ! # ۳۵ سال سن داشته بهش میگن چرا تا الان مجرد موندی و ازدواج نکردی ?! میگه والا تا الان برادر زن دلخواهم رو پیدا نکردم ! غضنفر داشته تو بینهایت راه می رفته یه صدای بلند به گوشش می رسه برمی گرده میبینه دوتا خط موازی خوردن بهم ! غضنفر داشته پسرشو در باب ازدواج نصیحت می کرده ! می گفته: پسرم خواستی زن بگیری برو از فامیل زن بگیر ! ببین دایت رفته زندای تو گرفته , عموت رفته زن عموتو گرفته , من اومدم مادرت و گرفتم ! حالا تو هم از فامیل زن بگیر ! سه دیوانه هم اتاقی بودن – یک روز خبر آوردن که دوتاشون بالا پایین می پرن و میگن که ما سیب زمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم و سومی ساکت نشسته ! رییس بیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه رو مرخص کنهه. پرسید تو چرا با دوستات نیستی ؟ اون هم گفت : آخه من کف ماهیتابه چسبیدم! دخترهای بلوند به عدم تیزهوشی معروفند!؟ روزی دو بلوند در خیایانی قدم میزدند و چشمشان افتاد به یک جعبه پودر که گوشه ای افتاده بود. اولی آنرا برداشت و بازکرد و در آینه کوچک آن نگاهی کرد و گفت ام … این قیافه آشناست ! دومی آنرا گرفت و نگاه کرد . گفت عجب احمقی هستی تو … این منم دیگه …!! کارگری در طبقه ۱۲ ساختمان نیمه سازی کار می کرده. شخصی از پایین صدا زد: غضنفر زنت از طبقه پنجم منزلتان افتاد پایین و مرد. کارگر بیچاره خیلی ناراحت شد و بسرعت پایین آمد و به سمت خانه عازم شد. در راه کم کم آرامتر شد,سر چهار راه اول بیاد آورد ! ما که خونمون ۲ طبقه بیشتر نیست. دو تا خیابون اونطرفتر بخودش گفت : من که اصلا زن ندارم ! و کمی بعد بیاد آورد !! من که اصلا غضنفر نیستم ! مرد نابینایی در خیابان یک رنده پیدا کرد. مدتی طولانی به این طرف و آن طرفش دست کشید. بلاخره گفت: این چرت و پرت هاچیه نوشتن! یکبار یک همشهری یک خیار بر می داره می بره سوپرمارکت , به فروشنده می گه: ببخشید آقا خیارشور دارید؟ فروشنده هم در جواب می گه بله داریم. همشهری ما هم می گه پس بی زحمت این خیار ما رو هم بشور. یک هواپیما تو برره سقوط می کنه تیم جستجو روز اول ۴۰۰ جسد رو پیدا میکنن , روز دوم ۶۰۰ نفر رو پیدا میکنن , روز سوم ۱۰۰۰ نفر رو پیدا میکنن . خبر به تهران می رسه از تهران بازرس ویژه می فرستن برای بررسی , می بینن که هواپیما تو قبرستان سقوط کرده بوده. غضنفر رفته بوده مکه. تو مراسمی که باید به شیطون سنگ بزنه، یهو سنگاش تموم میشه… اونم به جاش فحش میده - رفیقغضنفر ازش میپرسه: غضنفر، پنجشنبه-جمعه کجا بودی؟ ترکه میگه: والله امام رضا طلبید، با بر و بچه ها رفتیم شمال ! ترکه میره خواستگاری، مادر- پدر دختره بهش جواب رد میدن، میگن دختر ما داره درس میخونه. ترکه میگه: ایشکال نداره، من میرم دو ساعت دیگه برمیگردم ! غضنفر میره دکتر، میگه: آقای دکتر به دادم برس، الان دو هفته است هر شب تا صبح کابوس میبینم! دکتره میپرسه: چه کابوسی می بینی؟ غضنفر میبینه: هر شب خواب میبینم قورباغه ها جام جهانی راه انداختن، منم هرشب وامیستم داور! دکتره میگه: ای بابا، این که خیلی ناجوره. بیا برات یک دوا مینویسم، از فردا بخور خوب میشی. غضنفر می پرسه: آقای دکتر، میشه این قرصها رو از پس فردا بخورم؟! دکتره میگه: شدنش که میشه، ولی واسه چی؟ غضنفر میگه: چون فرداشب فیناله ! تو خیابون تصادف میشه، یک وانت نیسان گردن کلفت میزنه به یک موتور، دو نفر ترک موتور بودن یکیشون سرش میخوره به جدول و جابه جا تموم میکنه، دومی فقط پاش میشکنه. خلاصه ملت جمع میشن دورشون، اون بدبختی که پاش شکسته بوده هی داد و هوار میکرده، غضنفر میره جلو بهش میگه: خجالت بکش خیابون رو گذاشتی رو سرت! تو که الحمدالله چیزیت نشده، ببین اون رفیقت بنده خدا تموم کرده اما اینقدر سر و صدا نمیکنه ! غضنفر میره لباس فروشی، میگه: ببخشید شلوار نخی دارید؟ یارو میگه: بعله. غضنفر میگه: قربونت دو نخ به ما بده! غضنفر میره بقالی، میگه: حاج آقا سیگار نخی داری؟ یارو میگه: بعله داریم. غضنفر میگه: بی زحمت یک بیست

:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 733
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
(زندگی زیباست ای زیبا پسند در های غم را بر رویت ببند) زندگی و واژه های بس عجیب هر چه خالی میتوانی توببند؟! روزها را با شادی وشور نشاط طی کن وهر کس که میبینی بخند گاه از فرط سرمستی عزیز چشمهایت را به روی سر ببند؟! هرکسی کو ببیند احوال تو را در دلش گوید دل خوش یک سیر چند النهایه این دم واین لحظه را نیک غنیمت دان بارت را ببند حال بار وتوشه دنیا که هیچ ای رفیق ره توشه عقبی ببند چون ودیعی میسراید این شعر را باز هم تا میتوانی تو بخند؟!

:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 783
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 1 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
امپراطور يونان به کوروش بزرگ گفت: ما براي شرف می جنگيم شما براي پول. کوروش پاسخ داد: هرکس براي نداشته هايش مي جنگد.

:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 668
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 1 خرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

هفت روز هفته ام درهم گذشت         باز هم روزهایم سرهم گذشت!

چون که پلک برهم زدم یک  لحظه ای       مثل طوفانهای  فصلی گذشت!

گفته بودم با خودم این فصل را              با تفکر در مراد ومعرفت  خواهم گذشت

صد هزاران روز از سال وماه و قرن را                  چون به دنیا میرسی باید گذشت

هر چه می اندیشم وفکر میکنم                      چون کم اوردم در این شعر میباید گذشت؟!

یا لطیف



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 985
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 27 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

چشمانم پلک مزنند باز  بسته باز بسته

خودم را در سرزمینی می بینم      که مردمانش همه هر روز تشیع می شوند برشانه های  متظاهران به غم درحالیکه:

هیچکس از دل دیگری خبر ندارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 701
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
 پیشاپیش وپساپس روز ما موجودات خوش تیپ، زیبا،دوست داشتنی،حساس،عاقل،مدیر،مدبر،خلاق،فداکار،ایثارگر،ولخرج،دست ودلباز، مومن،متقی،فعال وساعی،کم توقع،انقلابی!!!همیشه درصحنه!!!!!!بخشنده وبزرگوار،متین وبا وقار ،پر هیمنه وجذبه( دیگه صفت مثبتی به ذهنم نمیرسه!!!!)  خیلی خیلی خیلی مبارک  چون خبری نیست خودم پیش دستی کنم؟!!!!!!!





:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 716
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

زندگی کتابی است پر ماجرا
هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز . . .


مثل ساحل آرام باش
تا مثل دریا بی قرارت باشند . . .

جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار
که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست . . .


یک دوست وفادار تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست
که اگر پیدا کردی قدرش را بدان . . .

همیشه خواستنی ها داشتنی نیست
همیشه داشتنی ها خواستنی نیست . . .

بیا لبخند بزنیم بدون انتظار هیچ پاسخی از دنیا . . .


به کم نور ترین ستاره ها قانع باش
چراکه چشم همه به سوی پر نور ترین ستاره هاست . . .

فکر کردن به گذشته
مانند دویدن به دنبال باد است . . .

کسی که به فکر درست کردن آینده خودش نیست
نمیتونه آینده کسی باشه . . .

آدمی ساخته افکار خویش است
فردا همان خواهد شد که آنروز به آن می اندیشد . . .

امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار
شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد . . .




:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 719
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
 خدا قوت خسته نباشی دلاور پایداری
setunax82.jpg


:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 642
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
سه شنبه 16 ارديبهشت 1393برچسب:تگرگ+عکس+گناباد,
 
:: 13:6 ::  نويسنده : علی رضا عصاری شهری



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 782
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

مقارن ساعت سه بعد از ظهر جمعه 5/2/ 93کودکان بیگناهی که مشغول سرسره بازی در پارک آبشار کاخک  بودند به آسمان پر کشیدند وملکوتی شدند.نمیدانم گناه این بیگناهان چه بوده وسرنوشت چرا برای انان وخانواد هایشان اینگونه رغم خورده است وخدا میداند وبس.اما این نکته که بی مبالاتی وبی احتیاطی  وبی مدیریتی از عوامل وقوع چنین حوادثی است بر هیچ بنی بشری پوشیده نیست.  سنگ بنای پارک آبشار کاخک در زمانهای شهرداری جناب مهندس علایی گذاشته شد ودر زمان اقای مهندس غفوری توسعه یافت(که زحمات قابل تقدیری داشتند) وهنوز هم نیمه کاره است.اما سوال اینجاست که ایا صرف در امد زایی وجمع اوری پول برای شهرداریها هدف است  یا اینکه این در امدها برای بهبود خدمات وامکانات وتسهیلات زندگی در هر شهر است.ظاهرا هرکس در هر نقطه ای شهردار میشود فقط وفقط هدف اول را افزایش در امد شهرداری در نظر میگیرد وبقیه مسائل در مراحل بعد میبیند.اقای شهرداریکه ورودی برای پارک میگیرید نباید برای امنیت واسایش وتجهیزات مستقر در ان پارک عوامل ایمنی وفنی واجرایی ونظارتی را کنترل کنید.این ورودی گرفتن شما برای پارک آبشار چه معنایی داردالبته این طبیعی است که وقتی اتفاقی می افتد همه منتقد میشوند اما ان سرسره بزرگ  بدون مهار وحصار انهم در منطفه بادخیز کاخک  را من  دیدم.در نگاه اول متوجه غیر استاندارد بودن ان شدم.در نسیمی متلاطم بود .اما کودک فقط به بازی فکر میکند وصاحب سرسره به درآمد.القضا این اتفاق برای مردم شهرستان گناباد وکاخک باعث ناراحتی وتاثر است وجای این سوال باقی است که گناه این کودکان چه بوده است که قربانی  شدند.من بعنوان یک شهروند به خانواده این عزیزان تسلیت میگویم و از خداوندبرایشان صبر جزیل خواهانم .ما نیز  از این حادثه همچنان در بهت وحیرتیم . 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 650
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

معلم تو را سپاس : ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس .ای والا مقام ، ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی سپاست می گویم، تو را به اندازه تمام مهربانی هایت سپاس می گویم . ای نجات بخش آدمیان از ظلمت جهل و نادانی،ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس می گویم . این تویی که با دستان پر عطوفتت گلهای علم و ایمان را در گلستان وجود می پرورانی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می ریزی. پس تو را ای معلم به وسعت نامت سپاس می گویم . همان نامی که چهار حرف بیشتر ندارد ، اما کشیدن هر حرف و صدایش زمانی به وسعت تاریخ نیاز دارد.سبز باشید وپایدار معلمان روزگار

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم

 

کارت پستال های تبریک روز معلم



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 716
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

سفر سید محمد حسن ابوترابی به گناباد حاشیه ای نیز داشت. به نقل از یکی از اعضای شورای اسلامی شهر گناباد قرار بود مراسم کلنگ زنی اولین پارکینگ طبقاتی شهرستان در ساعت 18:30 امروز با حضور نایب رئیس مجلس زده شود که به دلیل تاخیر ایشان این مراسم به بعد از سخنرانی مصلی موکول شد. بعد ازنماز مغرب و عشا و سخنرانی در مصلی نیز فقط مدت کوتاهی نایب رئیس مجلس در محل احداث این پارکینگ حضور یافت و کلنگ این پروژه به دست ایشان بر زمین نخورد که گلایه ی عضوشورای شهر گناباد را به همراه داشت.

 ابوالقاسم شفیعی در جمع مردم در حالی که نایب رئیس مجلس محل را ترک می کرد از امام جمعه گناباد و فرماندار این شهرستان دعوت می کرد که در مراسم حضور داشته باشند گفت : برای شرکت نایب رئیس مجلس در مراسم کلنگ زنی برنامه ریزی شده بود و دلیل به هم خوردن برنامه مشخص نیست.

اما ابوترابی در موقع سوار شدن ماشین از این جمله  شفیعی نگران شد و به فرماندار توضیح دادکه این سفر به دعوت نماینده گناباد بوده و با برنامه انجام شده است .

 نماینده مردم شهرستانهای گناباد و بجستان نیز در مصلی گناباد گفت :برای شرکت حجت الاسلام ابو ترابی درمراسم کلنگ زنی پارکینگ طبقاتی بر نامه ریزی نشده بود.

 حجه الاسلام محمد رجایی گفت : اقای ابو ترابی ساعت یازده و نیم وارد مشهد شدند ،ملاقاتی با استاندار خراسان رضوی داشتند و بعد هم در جمع مردم شهرستانهای بجستان و گناباد حضور یافتند که جای تشکر و قدر دانی دارد.

 اما سر انجام کلنگ اولین پارکینگ طبقاتی در شهرستان گناباد که قرار است با مشارکت شهرداری و بخش خصوصی ساخته شود با حضور شهردار، فرماندار و سرمایه گذار آن "علی شریعت "بر زمین خورد.

 مهندس پاکدامن مجری این طرح گفت : این پارکینگ ظرفیت چهار صد خودرو را خواهد داشت و برای آن دوازده ملیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده است و پیش بینی می شود که تا پایان سال نود و سه به بهره برداری برسد..

نکته اضافه گناباد نیو:حتما کلنگ لیاقت بیشتری دارد چرا همیشه کلنگ بر زمین بخورد یک بار هم بیل  را برزمین بزنند وانگهی میهمان را که با کلنگ زنی خسته نمیکنند انهمه را امده اند که سخنرانی(حرف بزنند)بفرمایند. 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: برچسب‌ها: اخبار گناباد-شورای شهر ,
:: بازدید از این مطلب : 581
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی
من به آمار زمین مشکوکم تو چطــــــــــور؟

اگر این سطح پر از آدمهاســـــــــــــــــــــت

پس چرا این همه دلها تنهاســـــــــــــــت؟

بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست

چه کسی تنهانیست؟ همه از هم دورند

همه در جمع ولی تنهاینـــــــــــــــــــــــــــــد

من که در تردیدم تو چطور؟

نکند هیچکسی اینجا نیســـــــــــــــــــــــــت

گفته بود آن شاعر :

هر که خود تربیت خود نکند حیوان است

آدم آنست که او را پدر ومادر نیســـــــــت

من به آمار،به این جمــــــــــــــــــــــــــــع

و به این سطح  که گویند پر  از آدمهاست

مشکوکم   

نکند هیچکسی اینجا نیســــــــــــــــــــت

من به آمار زمین مشکوکــــــــــــــــــــم

چه کسی گفته که این سطح پر از آدمهاست؟

من که می گویم نیست

گر که هست دلش از کثرت غم فرســـــــوده ست

یا که رنجور و غریــــــــــــــــب

خسته ومانده ودر مانده براه

پای در بند و اســـــــــــــــــــیر

سرنگون مانده به چــــــــــاه

خسته وچشــــــــــــم به راه

تا که یک آدم از آنچا برسد

همه آن جا هستــــــــــند

هیچکس

من به آمار زمین مشکوکم تو چطــــــــــور؟

اگر این سطح پر از آدمهاســـــــــــــــــــــت

پس چرا این همه دلها تنهاســـــــــــــــت؟

بیخودی می گویند هیچ کس تنها نیست

چه کسی تنهانیست؟ همه از هم دورند

همه در جمع ولی تنهاینـــــــــــــــــــــــــــــد

من که در تردیدم تو چطور؟

نکند هیچکسی اینجا نیســـــــــــــــــــــــــت

گفته بود آن شاعر :

هر که خود تربیت خود نکند حیوان است

آدم آنست که او را پدر ومادر نیســـــــــت

من به آمار،به این جمــــــــــــــــــــــــــــع

و به این سطح  که گویند پر  از آدمهاست

مشکوکم   

نکند هیچکسی اینجا نیســــــــــــــــــــت

من به آمار زمین مشکوکــــــــــــــــــــم

چه کسی گفته که این سطح پر از آدمهاست؟

من که می گویم نیست

گر که هست دلش از کثرت غم فرســـــــوده ست

یا که رنجور و غریــــــــــــــــب

خسته ومانده ودر مانده براه

پای در بند و اســـــــــــــــــــیر

سرنگون مانده به چــــــــــاه

خسته وچشــــــــــــم به راه

تا که یک آدم از آنچا برسد

همه آن جا هستــــــــــند

هیچکس آن جا نیست 

وای از تنـــــــــــــــــــــــــها یی

همه آن جا هستـــــــــــــــند

هیج کس آنجا نیســـــــت

هیچکس با او نیســـــــــت

هیچکس هیچکـــــــــــــس

من به آمار زمین مشکوکم

من به آمار زمین مشکوک

چه عجب چیزی گفت

چه شکر حرفی زد

گفت:من تنهایم 

هیچکس اینجا نیست

گفت:اگر اشک به دادم نرسد می شکنم

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

بر لب کلبه ی محصور وجود

من در این خلوت خاموش سکوت

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

اگر از هجر تو آهی نکشم

 اندر این تنهایی

به خدا می شکنم به خدا می شکنم

من به آمار زمین شک دارم

چه کسی گفته که این سطح پر از آدمهاست؟

آن جا نیست 

وای از تنـــــــــــــــــــــــــها یی

همه آن جا هستـــــــــــــــند

هیج کس آنجا نیســـــــت

هیچکس با او نیســـــــــت

هیچکس هیچکـــــــــــــس

من به آمار زمین مشکوکم

من به آمار زمین مشکوک

چه عجب چیزی گفت

چه شکر حرفی زد

گفت:من تنهایم 

هیچکس اینجا نیست

گفت:اگر اشک به دادم نرسد می شکنم

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

بر لب کلبه ی محصور وجود

من در این خلوت خاموش سکوت

اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم

اگر از هجر تو آهی نکشم

 اندر این تنهایی

به خدا می شکنم به خدا می شکنم

من به آمار زمین شک دارم

چه کسی گفته که این سطح پر از آدمهاست؟



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 660
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 6 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

حسرتش به دلم مونده،

که یکبار نمازی قسمتم بشه ،

بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !

دلم به دو رکعتش هم راضیست ...

یکی از راههایی که می توان فهمید خدا ما را به حال خود وا گذاشته یا نه ، اینست که ببینیم آیا توانایی عبادت برای او را از دست داده ایم یا نه ...

 

حکم خداوند بی دلیل نیست ،

تشکر اولین فلسفه ی نماز ، رشد و کمال دومین فلسفه ی نماز ، انس باخدا سومین فلسفه ی نماز ، قرب خدا چهارمین فلسفه ی نماز.

ادعای عشق به خدا ،از کسی که سجاده دلتنگ حضور اوست ؛ پذیرفتنی نیست ...

نماز نجوای عاشقانه با محبوب است ...

 

بر خاک افتادن ...

لیاقت و سعادت می خواهد، اگر که در برابر خداوند متعال باشد ،

ذلت و شقاوت می خواهد ، اگر در برابر غیر خدا باشد ؛

لیاقت و سعادت برایت آرزو دارم ...

نماز آرام بخش ترین معجون هستی است که روان آدمیان را مشحون از صلابت و رضا می کند.

نماز گواراترین شربت آسمانی است که هیچ مائده ای با آن برابری نمی کند.

نماز سبزینه ی نیاز است و آبرو که در آن ذره ای از خلش و خفت وجود ندارد.

نماز تابش آفتاب جمال خدا بر کویر هیات انسانی است.

 نماز معنادهنده و جهت دهنده به زندگی آدمی است.

 نماز راز و نیاز و صحبت کردن با معبود یگانه است.

 نماز پاسخ به حس پرستش آدمی و تشکر از خداوند است(پرستش کنید پروردگارتان که شما را آفرید).

 نماز آرامش دهنده به روح و روان آدمی است(الا بذکرالله تطمئن القلوب).

 نماز درمان کننده افسردگی ها،اضطرابها،نگرانی ها،نابهنجاریهای رفتاری و اخلاقی است.

 نماز جبران کننده ضعفها،ناتوانیها،نقصها و بی ارادگی های آدمی است.

 نماز درمان خودپرستی،خودستایی،خودبزرگ بینی،حسادت،تملق و دیگر امراض روحی و روانی است.

 نماز عامل رهایی انسان از بندهای شهوانی و دنیوی است(ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر).

 نماز عامل غفلت زدایی انسان است.

 نماز سدی در برابر گناهان و بزهکاریهای بشری است.

 نماز موجب پرواز روح به اوج آسمان معنویت است(یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک)

 نماز عامل تقرب و نزدیکی به خداوند است و مانند کودکی که تا دست در دست پدر دارد احساس قدرت می کند.نماز هم وسیله اتصال به خداوند و گرفتن قدرت از خداوند در برابر قدرتمندان و زورگویان است.

 نماز سبب پرورش فضایل،نیکی ها و ارزش ها در انسان و اجتماع است.

 نماز عامل قبولی طاعات و عبادت های دیگر انسان است.

 نماز موجب تقویت روح انضباط،نظافت و وقت شناسی است.

 نماز سبب عاقبت به خیری و رستگاری انسان است.

 نماز به سبب انجام فرمان خداوند و برای یاد و رضای او است (اقم الصلوه لذکری)

 نماز غذای روح است و همانطور که بهترین غذا آن است که جذب بدن شود. بهترین عبادت هم نمازی است که جذب روح شود یعنی با نشاط و حضور قلب انجام گیرد و آثار آن در رفتار نمازگزار ظاهر شود.

 نماز وسیله دریافت امدادها و الطاف الهی است.

 نماز افتخاری است که نصیب انسان شده تا در شبانه روز 5نوبت با خالق هستی سخن بگوید. وی را مخاطب خویش قرار دهد و کلام انسان را بشنود و بپذیرد.

 نماز بزرگترین عامل تربیت انسان است زیرا نمازگزار ناچار است که به خاطر صحت نماز و یا قبول شدن آن یکسری دستورهای دینی را مراعات کند که رعایت آنها خود زمینه ای قوی برای دوری از گناه و زشتی است.

 

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 614
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 ارديبهشت 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , محلی-منطقه ای , ,
:: بازدید از این مطلب : 596
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 1 ارديبهشت 1393 | نظرات ()