تسبیح زخمهای تو تصویر میشود
تا دانه دانه اشک تو زنجیر میشود
اندوه کعبه بود ترک خورد از غمت
دارد به شکل قلب تو تصویر میشود
دنیا بدون فاطمه(س) یک جور دیگریست
خیلی برات سرد و نفس گیر میشود
شبهای قدر وقت نزول کبود تو
فزت و رب به خون تو تفسیر میشود
این قلبهای سنگیمان خیبری شدند
تنها بدست مهر تو تسخیر میشود

از سر لطف خدا یاتو دریاب مرا          بنما همدم مصلح ومتقی واحباب مرا

گر گهی غفلت ونا اهلی وعصیان کردم   تو بنوشان میی  از قدح  ناب مرا

همه ما تابحال تعاریف متعدد ومتفاوتی از زندگی خوانده ایم وشنیده ایم وشاید هم گفته ایم.مانند :

زندگی هیچ است زندگی پوچ است یا ((زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد)) ((زندگی شنا کردن در حوضچه اکنون است))یا زندگی فاصله تولد تا مرگ است.زندگی  خوابست ورویاست،زندگی عشق است،زندگی فریاد ادمهاست،زندگی اوای مرغان دریاست،زندگی افسانه دورانهاست،زندگی انبوهی ازغمها وشادیهاست،زندگی  قصه غصه لقمه ای نا ن حلال،زندگی کندن کوهی از جا،زندگی ما حصل خاطره هاست! وهزاران تعریف دیگر.....

اما درد اینجاست که هرکس از زوایه دید خودش بسته به اقتضای بینش وگرایش فکری وسنی وفرهنگی واجتماعی یک جمله ای را بلغور ببخشید(افاضه) کرده وبرخی از انها امروز ملکه ذهن نسلها شده است . حقیقت اینست که زندگی معجون است از همه تعاریف واشعار وبرداشتها پس به تعریف من  میتوان گفت((زندگی آش شلم شورباست)) خوش باشید

داریوش ارجمند  میگفت:دنیا مث گونی خیاره هم سبز وقلمی توش پیدا میشه هم زرد وتخمی.....

وتعریف اخر از سیاوش کسرایی

آری، آری، زندگی زیباست.

زندگی آتشگهی دیرنده پا برجاست.

گر بیفروزیش، رقص شعله‌اش در هر کران پیداست.

ورنه، خاموش است و خاموشی گناه ماست.»

گل اگر خار نداشت

دل اگر بی غم بود

اگر از بهر پرستو قفسی تنگ نبود

زندگی عشق اسارت

همه بی معنا بود

سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست   

اصلا چرا وبلاگ چرا بیداد چرا فریاد

همه کورند  همه کورند وشاید گیر معبودند؟!

همه خاموش ومدهوشند همه درگیر ومغشوشند

وشاید هم کر ولالند

وشاید هم گرفتارند

همه در عالم خویشند

همه غرق غم وپیشه اند

کسانی هم که درویشند به فکر عاقبت خویشند

شکم خالی  پزا عالی

کسانی در لب افتاب

ولی با شاه نمی خواهند

کمی شله بلمبانند وفریاد همه تنها

کاش دل ادم هم مث دماغ بود

هم میگرفت فین میکردی باز می شد.....................

حالتون بد شد؟!

دو چیز تو ایران هیچوقت درست نمی شه:یکی فوتبال

یکی بقیه چیزا

به بعضیا باید گفت من چشم میذارم تو برو گم شو؟!

بعضیا همه چیز دارند غیر از ادمیت!

بعضیا هفت خط دارند دنبال ایرانسل میگردند؟!

موج جدیدی از بی حساب وکتابی شروع شده است ولاجرم همه  دنبال اینند که عقب نمانند. دیروز در کرج یک کورس تاکسی سوار شدم راننده گرامی رند کرد کرایه رو فرمود هزارتومان،جالب اینکه صبح همین روز همین مسیرو با هفتصد وپنجاه تومان رفته بودم؟به ایشان اعتراض کردم کفت شما همان مبلغو بده بشرط اینکه  پول خورد داشته باشی؟!تو مسیر تهران مشهد با این قراضه های زیبا (اسمشو TRTگذاشتن)اونایی که بلیط گرفتن 57000 تومان کرایه  رو بلیط نوشتند. موقع حرکت پائین جایگاه 30000 تومان وحتی کمتر  از مسافران عبوری کرایه دریافت میکرد. کرایه بین مسیر بر اساس عرضه وتقاضای مسافر قابل تغییر است.حالا بقیه امورات کنترل قیمتها همن مثل همین داستان کرایه هاست.هر کسی هرچی دهنش بخونه قیمت میده  بعدشم با افتخار ا زکم فروشی وگرانفروشی حقوق مردم رو خوردن  بعنوان زرنگی وزبلی  وتیز ی؟!یاد میکنن.اونوقت هر کی هر جور بتونه واین میشود که شده؟! وجالبه که همه هم از هم  کم نمیارن؟! یا کریم

 روز مقاومت،ايثار و پيروزي - فتح خرمشهر در عمليات بيت المقدس(1361) - درگذشت شاعر اهل بيت محمدرضا آقاسي(1384)

 ولادت امام سجاد(ع)(38ق) - درگذشت زكرياي رازي(313ق) - آغاز دهه مهدويت
 

مقصد مهم نیست، مسیر هم مهم نیست، حتی خود سفر هم چندان مهم نیست؛ هم‌سفر خیلی مهمه. . .

===============================

خاطرات خیلی عجیبند گاهی اوقات می خندیم به روزهای که گریه می کردیم گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم……!

===============================

غم انگیز است اگر تو را نخواهد؛ مسخره است اگر نفهمی؛ احمقانه است اگر اصرار کنی.

===============================

من نباشم…دنیا یک من کم دارد. تو که نباشی، من یک دنیا کم دارم…

==============================

این روزها بعضی از پسر های شهر افتخارشان دوست دختر با موی بلوند داشتن است! یادش به خیر روزی پاکی افتخار بود نه رنگ مو

===============================

20نفر واست سالاد فصل سلطنتی درست میکنند… لب نمیزنی… ولی دوست داری تره ای رو بخوری که “اون” هیچوقت واست خرد نمیکنه!!

ابا صالح تو خوبی مـن بدم بــد ..... مرا از درگهــــت ردم مکــن رد
اباصالح چه خوش زيبنده باشد ..... کـه تو لعل لبت پر خنـده باشد

حرفی برای گفتن ندارم

همه گفته ها را بلغور کردند

وما هم گوش کردیه ایم

ودیگر همه جا ی این سرزمین

گل وبلبل است؟!

حال وروز ما در جنگ شاید بهتر بود

اما دیگر حنگ تمام شده است 

وما همچنان در گیر هواییم

اگر چه  در زمین سیر میکنیم؟!

واین سرزمین پا برجا خواهد ماند؟!

عن قریب 2 سال از دوران عمرریاست جمهوری دکتر روحانی  خواهد گذشت.وبسیاری از نان به نرخ روز خورها،دلالان،موج سواران،منفعت طلبان ومتظاهران به ظاهر  اصول گرا وولایی که نانشان اجر شده در این دو سال صدا که نه فریاد واویلایشان قطع نشده که نشده وهر روز فریاد وا مصیبتا ،وا اسلاما، ووا ولایتا ،وا انرژیا،وا مملکتا بلند وبلند تر میشود.هر الف بچه ای با انداختن چفیه ای به گردن و پپوشیدن لباس مقدس بسیجی ودر صورت امکان ریش وپشمی وارد دنیای پر از هیاهو بازیهای سیاسی شده وبقول دکتر روحانی((اجتهاد میکنند)).امر به معروف میکند وفتوا میدهد.ما چرا با داعش وال سعود  ووهابیت واسلام امریکایی مسله داریم؟چون از اعتدال خارج شده اند؟مفتی انها فرمان جهاد نکاح میدهد واین متعصبان به ظاهر متدین سکوت میکنند؟!جوانان بسیاری که سودای برخورداری از لذت وشهرت وثروت در سر دارند فوج فوج به داعش می پیوندند.حتما ما با انها تفاوت داریم وروش ومنش وبینش ما با آنه متفاوت است؟معنی ندارد در مملکت اسلامی به هاشمی بزرگ توهین شود وسخنرانی فرزند خلف مطهری ودختر هاشمی و کولایی و......دها انسان متفکر دیگر که خون دل خورده کشور هستند  مورد هجمه کاسه هایی داغ تر از آش قرار گیرد؟!سخنان ایت الله هاشمی در دانشگاه امیر کبیر جز شفافیت،دلسوزی ومردم خواهی  چه پیامی دارد.ما هر لحظه در معرض خطر بیگانه ایم؟!چه وهابی چه داعشی چها سرائیلی و  امریکایی وحتی چین و ترک وروس دلش بحال ما نسوخته ونخواهد سوخت.بلکه بسیاری دندان تیز کرده اند که کشور را لقمه ای قابل هضم کنند واین را خیلی از تند رو ها وبظاهر اصول گرایان نمی فهمند؟!بیائید کمی عاقل باشیم ودست از افراطی گری برداریم.ما 8 سال دولتی مثل دولت بی برنامه وتازه بدوران رسیده احمدی نژاد را با بردباری تحمل کردیم.شما هم صبر کنید که ان الله مع الصابرین؟

 امروزصبح که بلند شدم  اومدم بیرون همه جا هیا هو بود بعضیا هم توی پارک خوابیده بودند.همه از زلزله ساعت 2 دیشب میگفتند؟!من که  همیشه از همه جا بیخبر م پرسیدم مگه زلزله اومده.؟القرض بر اهمین گفتند دنیا رو اگه دزد ببره ببخشید آب ببره تو یکیو خواب میبره؟!میترسم دو روز دیگه سیل وداعش ودزدوامریکا و اختلاسها وجرم وبزهکاریهاوهمه غیر ممکنها وبلاها حواله بشه برای ما وما همچنان در خواب ناز  پس بهتر است بگیم خوابست وبیدارش کنید  مست است هوشیارش کنید؟! حالا برید ادامه مطلب

گهی با سرکه  گه با مل چه ...خل       گهی خندان گهی گریان چه منگول

میان مردمانم گم شدم من                یکی نالانیکی زیبا چو سنبل

فلک را من شکافتم با دلی خون     گرفتار رخ یارم چو مجنون

اگر حاجب به رویم تیر بندد           روم من  تابگیرم از لبش جون

همایش «روزی بیاد دیروز» در نوقاب برگزار شد

در آستانه هفته معلم طی مراسمی دانش اموزان چهل سال قبل مدرسه راهنمایی معلم نوقاب گناباد، با حضور در کلاس درس در همایشی "روزی به نام دیروز" از معلمان خود تقدیر کردند.

یکی را گفتم ای یار قشنگ      از چه اینگونه ای تو مشنگ 

گفت من برغمم غالب شدم       از همین سرگشته ام وشوخ وشنگ

چقدر ماه گرفتگی را دوست دارم

شبیه توست وقتی موهایت را روی صورتت میــریزی

____________________

عِشق چیست ؟

جز آنکه زن همدمی برای مرد

و

مرد تکیه گاهی برای زن؟

یعنی فهم و اجرای این نیم خط آنقدر سخت است

که همه تنهایند …

____________________

برای خانه ام چند متر آسمان میخرم

و یک دوجین ستاره

نمیخواهم اینجا غریبی کنی

ماه من

____________________

خنده های تـــو

آرزوهـــای مـن انـد

بخــند تا برآورده شوند

____________________

چشمان مرا به چشمهایش گره زد

بر زندگیم رنگ غم و خاطره زد

او رفت ولی نه طبق قانون وداع

یکبار فقط به شیشه ی پنجره زد

____________________

ای کاش چو پروانه پری داشته باشم

تا گاه به کویت گذری داشته باشم

گویند که یار دگری جوی و ندانند

بایست که قلب دگری داشته باشم

____________________

شاید تو

سکوت میان کلامم باشی

دیده نمیشوی

ولی من تو را احساس میکنم…

شاید تو

هیاهوی میان قلبم باشی

شنیده نمیشوی

ولی من تو را نفس میکشم

____________________

تغییرم نده ..

من ثابت مانده ام

پای دلی که اسان مرد

تو برای خواستن من تغییر کن.

چشمهایم را دوباره نگاه کن

____________________

بگذار لبهایت برای بوسیدن باشد

چشمهایت به اندازه ی کافی حرف برای گفتن دارد

____________________

گفته بودی که چرا محو تماشای منی

آنچنان مات که حتی مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود

ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی

____________________

هنوز هم از بین کارهاى دنیا

دلبستن به دلت بیشتربه دلم میچسبد

____________________

دستم را روی قلبم می گذارم

خوشحال میشوم که قدم هایت را احساس میکنم.

عجب تفاهمی دارند صدای قدمهایت با صدای قلبم

____________________

از دور تو را دوست دارم

از دور …

بی آنکه عطر تو را حس کنم

بی آنکه در آغوشت بگیرم

بی آنکه صورتت را لمس کنم

تنها دوستت دارم

دورانی که ما در آن زندگی مکنیم بر اساس تحولات سریع بشر دچار تناقض های بسیاری است که هر کدام  ناشی از نگرش سردمداران نظم جهانی  وحاکمان کشورهاست.برخی از قدرتهای جهانی بر اساس خوی استکباری داعیه اقایی دنیا را دارند این وضعیت بی تشابه به قاعده ارباب رعیتی حاکم بر کشورهای  جهان سوم  در گذشته نیست.البته این نظام حکومتی اغلب در خانواد ها هم در  سده اخیر قابل مشاهده است.استفاده از نیروی قهری وقدرت برتری از روشهایی بوده وهست که برای تربیت ومهار فرزندان در خانواد ها  استفاده میشود( این وضعیت از نظام پدر سالاری شروع شده وتا امروز که به زن سالاری وفرزند سالاری رسیده است).در جامعه جهانی نیز این وضعیت قابل مشاهده است اما میتوان گفت که این فرزندان (کشورهای)ضعیف دیگر به این راحتی زیر بار نمی روند.وتبدیل به فرزندان اگاه وسرکشی شده اند که زیر با زور نمی روند.این بنوبه خود باعث ایجاد دموکراسی خواهد شد .البته هزینه ها ی فراوان صرف ان شده وقربانیان زیادی داشته وخواهد داشت.اما انچه که تاریخ گواهی مینمایدنابودی واضمحلال قلدران ومتجاوزان،حق خوران  ودیکتاتوران و نامردمان است.  اما هزینه این جنگها ویرانی ها وادمکشی ها از قبل همین ضعفا تامین میشود ولاغیر؟! وتا بوده همین بوده یا حکیم

میخواهم شعر بگویم اما بغض فرو خورده گلویم را می فشارد

از چه بگویم  از که بنویسم 

که مرثیه درد ورنج ندارد

دیگر همه مرثیه خوان شده اند

مداحی میکنند ودر دل اه میکشند چرا؟ 

صفا وصداقت وعشق قربانی شده اند

قربانی که نه سلاخی شده اند

کجا ؟

در گذر تزویر ما

در فراسوی پوچی گری

 در غربت قریب ریا وتظاهر

در این میان همه دو دستی سرشان  را گرفته اند

ومن هم که کسی انرا از روی گردنم بر ندارد؟! 

که من بی سر چه خواهم کرد

شخصیت ما ادمیزاد هادر زندگی ورای اعتقادات دینی  در  رنگ  ها هم  طبقه بندی میشود.این خصوصیت نه که مربوط به امروز بشر ویک کشور مذهب ونژاد خاص باشد بلکه عمومیت جهانی دارد وپهنه گستره ان دنیای دلندشت است.میگویم دلندشت نه از این جهت که هیچگونه حساب وکتابی حاکم نیست بلکه هر جماعتی از دیدگاه ومنظر خودش بدنبال اعمال نفوذ ولابی خویش است.اینکه  شخصیت ،رفتار وکنش نگرش ودیدگا هها ی علمی، رفتاری و فردی،اجتماعی ،سیاسی وحتی مذهبی انسان چگونه  در هر شرایطی تغییر میکند چیز عجیبی نیست بلکه ناشی از ظرفیت  واستعداد های بلقوه وجود آمی بوده وهست والبته شاید بتوان نامش را سازگاری وشاید هم تعامل گذاشت.اگر بخواهیم در هر زمینه مثال بیاوریم الی ماشااله  وفور وفراوان است حتی در طبیعت هم موجودات دیگری هستند که بر اساس نهاد آفرینش بخوبی از این تغییر رنگ بهره برده ومیبرن.آفتاب پرست وبوقلمون از مشاهیرند؟!اما این رفتار ها وتغییر ات در انسانها  چرا وچگونه اتفاق می افتد خود داستان دیگری که بد نیست مقداری راجع به آن مطلب بنویسیم؟!